نمونه پیشینه تحقیق

دانلود نمونه مبانی نظری و پیشینه تحقیق,,پرسشنامه, نمونه پیشینه تحقیق, دانلود پرسشنامه,پیشینه تحقیق را چگونه بنویسیم

نمونه پیشینه تحقیق

دانلود نمونه مبانی نظری و پیشینه تحقیق,,پرسشنامه, نمونه پیشینه تحقیق, دانلود پرسشنامه,پیشینه تحقیق را چگونه بنویسیم

ادبیات و پیشینه تحقیق اخلاق حرفه ای

ادبیات و پیشینه تحقیق اخلاق حرفه ای
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 136 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 52
ادبیات و پیشینه تحقیق اخلاق حرفه ای

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

مقدمه

اخلاق، جمع خُلق و در لغت دارای دو معناست؛ برخی اخلاق را به معنای نیرو و سرشت باطنی دانسته­اند که برای انسان، تنها با دیده بصیرت و غیر ظاهر قابل درک باشد، در برابر خَلق که به شکل و صورت محسوس و قابل درک با چشم ظاهر گفته می­شود، برخی دیگر خُلق را به معنای صفت نفسانی راسخ می­دانند که انسان، افعال متناسب با آن را، بی­درنگ انجام می­دهد؛ مانند شجاعت. کسی که دارای خُلق شجاعت است در رویارویی با دشمن تردیدی به خود راه نمی­دهد (شریفی، 1389). بر اساس مکتب الهام­بخش اسلام، علم اخلاق، پاک ساختن نفس از صفات ناپسند و آراستن آن به ملکات جمیله است، که از آن به تهذیب اخلاق تعبیر می­شود.

در متون غربی،از واژه­هایی مانند Ethics و Moral استفاده شده است. در فرهنگ لغت وبستر Moralرا به عناوینی مانند اصول مربوط به‌درستی و نادرستی رفتار و تبعیت از استانداردهای رفتار درست تعریف کرده است. با رجوع به سایر منابع، ازجمله فرهنگ آکسفورد و تحقیقات موجود، چنین استنباط می­شود که Moral فضایل و رذایل اخلاقی را معرفی می‌کند و Ethic همان علم اخلاق است و رابطه تنگاتنگی با فلسفه اخلاق دارد. به‌طورکلی، با جمع‌بندی تعاریف موجود در زمینه اخلاق، آن‌طور که نقیب زاده (14-16) مطرح کرده است می­توان گفت: آن­گاه که آدمی از بایدها و نبایدهایی که بیشتر به‌صورت روا و ناروا، پسندیده و ناپسندیده عرضه می­شوند، فراتر رود و به بازشناسی نیک از بد برسد، و این شناخت ارزش نیک، او را به کردار شایسته برانگیزد، به قلمرو اخلاق رسیده و در راه انسان شدن گام نهاده است ( نقیب زاده به نقل از حقیقت، 1389: 109).

2-1-2- رویکردهای عمده در فلسفه اخلاق

در اینجا می­توان به بیان انواع رویکردهای مطرح در فلسفه­ی اخلاق که عبارت­اند­از: رویکرد وظیفه­گرایی، رویکرد نتیجه­گرایی، سودگرایی( لذت­گرا)، رویکرد فضیلت­گرا، اشاره کرد.

2-1-2-1- رویکرد وظیفه­گرایی

واژه وظیفه­گرایی[1] را نخستین بار، جرمی بنتام[2] در کتاب وظیفه­گرایی یا علم اخلاق، مطرح کرد. واژه انگلیسی Deontologismترکیبی است از Deontoبه معنی «تکلیف» و «وظیفه» و Logos به معنای «شناخت» (موحدی، 1389: 165). نظریات مربوط به وظیفه­گرایی نظریاتی­اند که بدون توجه به نتایج افعال، آن­ها را ذاتاً خوب یا بد می­دانند. موضوعی که در این دسته از نظریه­های اخلاقی تأکید می­شود این است که همه ما وظایفی را بر عهده‌داریم که شامل اعمالی است که باید انجام دهیم و یا نباید انجام دهیم. این اعمال صرف‌نظر از پیامدی که دارند، بر عهده ما هستند. (فرانکنا، 1385 : 47-46 ). وظیفه­گرایی، مانند نتیجه گرایی، به دوشاخه وظیفه­گرایی عمل نگر و وظیفه­گرایی­ قاعده نگر تقسیم می­شود. در اکثر متون و مباحث اگر از وظیفه­گرایی به‌طور عام سخنی گفته می­شود، عمدتاً وظیفه­گرایی قاعده نگر مراد است و حاکی از این می­باشد که اگر وظیفه را همواره قاعده­ای مشخص و تعیین کند، ارجح است از اینکه افراد بدون هیچ قواعد و مقرراتی به وظایفی که تشخیص می­دهند، عمل کنند و باعث به وجود آمدن تعارض میان وظایف شوند. ازجملۀ وظیفه­گرایان عمل­نگر می­توان به ریچارد پرایس [3]و ایچ. ای. پریچارد[4] و ازجمله نظریات وظیفه­گرایانۀ قاعده­نگر می­توان به نظریه امر الهی، نظریه اخلاقی کانت و نظریات اخلاقی دبلیو. دیوید. رأس[5] اشاره کرد. دراخلاق هنجاری، نظریات وظیفه­گرایانه در مقابل نظریات نتیجه­گرایانه قرار می­گیرند. درحالی­که نتیجه­گرایی، اعمال درست را بر اساس نتایج خیر مشخّص و معین می­کند، وظیفه­گرایی مدعی است که اگرچه نمی­توان از نتایج و پیامدهای اعمال صرف‌نظر، اما ویژگی­های مهم دیگری نیز وجود دارند که تعیین‌کننده درستی و نادرستی اعمال می­باشند. در وظیفه­گرایی، ملاک سنجش افعال اخلاقی، وظیفه است.

2-1-2-2- رویکرد نتیجه­گرایی

در سال 1958 در مقاله­ای تحت عنوان «فلسفه­ی اخلاق جدید»، نخستین بار انسکم[6]، واژه"Consequentialism"را که به معنی نتیجه­گرایی[7] است در اشاره به نظریاتی که به نتایج و پیامدهای اعمال اشخاص نظر دارند، به کار برد. این نظریه به شکلی که اَنسکم آن را معرفی کرد،کاملاً با نظریه­ی اخلاقی سودگرایی پیوند خورد؛ به همین دلیل، اکثر اوقات این دو نظریه با هم تلفیق می­شوند و به‌جای هم به کار می­روند. اما نباید از نظر دور داشت که سودگرایی،گونه­ای خاص از نظریات نتیجه­گرایی است و زیرمجموعه آن قرا می­گیرد (موحدی، 1389: 157).

نتیجه گرایی با این عقیده آغاز می­شود که ارزش­هایی وجود دارند که مقدم بر اخلاق هستند؛ حتی اگر هیچ درستی و نادرستی اخلاقی وجود نداشته باشد، همواره بعضی چیزها خوب و بعضی چیزها بد خواهند بود. در این دسته از نظریات، کیفیت یا ارزش اخلاقی اعمال، اشخاص و منش­ها، وابسته به ارزش غیراخلاقی نسبی آن چیزی است که به وجود می­آورند و یا به دنبال ایجادش هستند. نتیجه گرایی وصف آن دسته از نظریات اخلاقی است که بنابر آن‌ها، نتایج هر عمل تعیین‌کننده درستی و اعتبار هر حکم اخلاقی درباره آن عمل است. با این حساب، عملی اخلاقاً درست است که نتایج خوب به بار آورد؛ ازاین‌رو در نتیجه گرایی، توجه به نتیجه و پیامد عمل بر خود عمل رجحان دارد و در هر عمل، یک ویژگی مصحح اساسی و نهایی در کار است: ارزش غیراخلاقی نسبی پیامد آن. این گروه ازنظریات، برای تعیین خوب یا بد بودن عملی، نتایج آن فعل را معیار قرار می­دهند. (فرانکنا،1385: 52 ).

فایده باوری با نقد­های جدی مواجه شده است، ازجمله­ آن­که به سادگی نمی‌توان به نتایج افعال پی برد و این نظریه اخلاقی جایی برای انگیزه و نیّت در نظر نگرفته است.

شاید ذکر این نکته خالی از فایده نباشد که همان­طور که گفتیم، در نتیجه گرایی، درستی و نادرستی یک عمل بر اساس نتایج آن عمل سنجیده می‌شود، یعنی پس از انجام یک عمل، بر اساس خوبی یا بدی نتایج آن عمل است که رأی به‌درستی و نادرستی آن می­دهیم. اما قبل از انجام عمل، فاعل تا آنجا که ممکن است نتایج آن را حدس می­زند و در صورتی که نتایج به نفع او یا اکثریت باشند به انجام عمل مبادرت می­ورزد .اما نتایج حدس زده شده، گاهی متفاوت با نتایج واقعی­ای است که انجام عمل در پی خواهد داشت و معلوم نیست که کاملاً این همان باشند. زیرا اولاً در حدس زدن نتایج، هنوز عمل انجام‌نشده و نتایج حدس زده شدة آن، کاملاً درست و یقینی نیستند؛ و ثانیاً ممکن است ما در حدس زدن نتایج خود را بفریبیم و نتیجه را به گونه­ای که به نفع انجام یا ترک عمل است، حدس بزنیم. بنابراین صرفاً نتایج واقعی خود عمل، پس از انجام عمل است که می­توانند تعیین‌کننده درستی آن باشند.

2-1-2-3- رویکرد فضیلت­گرایی[8]

یکی دیگر از نظریه­های مطرح در فلسفه­ی اخلاق، اخلاق مبتنی بر فضیلت است. اخلاق فضیلت­گرا از مهم­ترین نظریه­های رقیب نتیجه­گرایی و وظیفه­گرایی است. این نظریه با مقاله کلاسیک خانم انسکومب با عنوان فلسفه اخلاق جدید احیا شد. ریشه­های اخلاق فضیلت به یونان باستان برمی­گردد. و مهم­ترین کتاب فضیلت در آن دوره اخلاق نیکوماخوس ارسطوست. نظریه اخلاق فضیلت از آدمیان می‌خواهد پیوسته در پی آن نباشند که فعل اخلاقی درست چیست، بلکه از آن­ها می­خواهد که حالت­های درونی خود را زیبا سازند، آن­گاه به‌طور طبیعی فعل زیبا از آنان سر خواهد زد. این حالت­های درونی زیبا همان فضایل­اند. فضیلت حالتی در منش یا شخصیت آدمی است که او را سوق می­دهد که اخلاقی رفتار کند (قراملکی و همکاران،1390: 64-66).



[1]. Task-oriented

[2]. Geremy Bentam

[3] . Richard Price

[4] . HD. Them. Pritchard

[5] . W. David Ross

[6]. Elizabeth Anscombe

[7] . Attainment

[8] . Virtue-oriented


ادبیات و پیشینه تحقیق اخلاق حرفه ای

ادبیات و پیشینه تحقیق اخلاق حرفه ای
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 136 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 52
ادبیات و پیشینه تحقیق اخلاق حرفه ای

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

مقدمه

اخلاق، جمع خُلق و در لغت دارای دو معناست؛ برخی اخلاق را به معنای نیرو و سرشت باطنی دانسته­اند که برای انسان، تنها با دیده بصیرت و غیر ظاهر قابل درک باشد، در برابر خَلق که به شکل و صورت محسوس و قابل درک با چشم ظاهر گفته می­شود، برخی دیگر خُلق را به معنای صفت نفسانی راسخ می­دانند که انسان، افعال متناسب با آن را، بی­درنگ انجام می­دهد؛ مانند شجاعت. کسی که دارای خُلق شجاعت است در رویارویی با دشمن تردیدی به خود راه نمی­دهد (شریفی، 1389). بر اساس مکتب الهام­بخش اسلام، علم اخلاق، پاک ساختن نفس از صفات ناپسند و آراستن آن به ملکات جمیله است، که از آن به تهذیب اخلاق تعبیر می­شود.

در متون غربی،از واژه­هایی مانند Ethics و Moral استفاده شده است. در فرهنگ لغت وبستر Moralرا به عناوینی مانند اصول مربوط به‌درستی و نادرستی رفتار و تبعیت از استانداردهای رفتار درست تعریف کرده است. با رجوع به سایر منابع، ازجمله فرهنگ آکسفورد و تحقیقات موجود، چنین استنباط می­شود که Moral فضایل و رذایل اخلاقی را معرفی می‌کند و Ethic همان علم اخلاق است و رابطه تنگاتنگی با فلسفه اخلاق دارد. به‌طورکلی، با جمع‌بندی تعاریف موجود در زمینه اخلاق، آن‌طور که نقیب زاده (14-16) مطرح کرده است می­توان گفت: آن­گاه که آدمی از بایدها و نبایدهایی که بیشتر به‌صورت روا و ناروا، پسندیده و ناپسندیده عرضه می­شوند، فراتر رود و به بازشناسی نیک از بد برسد، و این شناخت ارزش نیک، او را به کردار شایسته برانگیزد، به قلمرو اخلاق رسیده و در راه انسان شدن گام نهاده است ( نقیب زاده به نقل از حقیقت، 1389: 109).

2-1-2- رویکردهای عمده در فلسفه اخلاق

در اینجا می­توان به بیان انواع رویکردهای مطرح در فلسفه­ی اخلاق که عبارت­اند­از: رویکرد وظیفه­گرایی، رویکرد نتیجه­گرایی، سودگرایی( لذت­گرا)، رویکرد فضیلت­گرا، اشاره کرد.

2-1-2-1- رویکرد وظیفه­گرایی

واژه وظیفه­گرایی[1] را نخستین بار، جرمی بنتام[2] در کتاب وظیفه­گرایی یا علم اخلاق، مطرح کرد. واژه انگلیسی Deontologismترکیبی است از Deontoبه معنی «تکلیف» و «وظیفه» و Logos به معنای «شناخت» (موحدی، 1389: 165). نظریات مربوط به وظیفه­گرایی نظریاتی­اند که بدون توجه به نتایج افعال، آن­ها را ذاتاً خوب یا بد می­دانند. موضوعی که در این دسته از نظریه­های اخلاقی تأکید می­شود این است که همه ما وظایفی را بر عهده‌داریم که شامل اعمالی است که باید انجام دهیم و یا نباید انجام دهیم. این اعمال صرف‌نظر از پیامدی که دارند، بر عهده ما هستند. (فرانکنا، 1385 : 47-46 ). وظیفه­گرایی، مانند نتیجه گرایی، به دوشاخه وظیفه­گرایی عمل نگر و وظیفه­گرایی­ قاعده نگر تقسیم می­شود. در اکثر متون و مباحث اگر از وظیفه­گرایی به‌طور عام سخنی گفته می­شود، عمدتاً وظیفه­گرایی قاعده نگر مراد است و حاکی از این می­باشد که اگر وظیفه را همواره قاعده­ای مشخص و تعیین کند، ارجح است از اینکه افراد بدون هیچ قواعد و مقرراتی به وظایفی که تشخیص می­دهند، عمل کنند و باعث به وجود آمدن تعارض میان وظایف شوند. ازجملۀ وظیفه­گرایان عمل­نگر می­توان به ریچارد پرایس [3]و ایچ. ای. پریچارد[4] و ازجمله نظریات وظیفه­گرایانۀ قاعده­نگر می­توان به نظریه امر الهی، نظریه اخلاقی کانت و نظریات اخلاقی دبلیو. دیوید. رأس[5] اشاره کرد. دراخلاق هنجاری، نظریات وظیفه­گرایانه در مقابل نظریات نتیجه­گرایانه قرار می­گیرند. درحالی­که نتیجه­گرایی، اعمال درست را بر اساس نتایج خیر مشخّص و معین می­کند، وظیفه­گرایی مدعی است که اگرچه نمی­توان از نتایج و پیامدهای اعمال صرف‌نظر، اما ویژگی­های مهم دیگری نیز وجود دارند که تعیین‌کننده درستی و نادرستی اعمال می­باشند. در وظیفه­گرایی، ملاک سنجش افعال اخلاقی، وظیفه است.

2-1-2-2- رویکرد نتیجه­گرایی

در سال 1958 در مقاله­ای تحت عنوان «فلسفه­ی اخلاق جدید»، نخستین بار انسکم[6]، واژه"Consequentialism"را که به معنی نتیجه­گرایی[7] است در اشاره به نظریاتی که به نتایج و پیامدهای اعمال اشخاص نظر دارند، به کار برد. این نظریه به شکلی که اَنسکم آن را معرفی کرد،کاملاً با نظریه­ی اخلاقی سودگرایی پیوند خورد؛ به همین دلیل، اکثر اوقات این دو نظریه با هم تلفیق می­شوند و به‌جای هم به کار می­روند. اما نباید از نظر دور داشت که سودگرایی،گونه­ای خاص از نظریات نتیجه­گرایی است و زیرمجموعه آن قرا می­گیرد (موحدی، 1389: 157).

نتیجه گرایی با این عقیده آغاز می­شود که ارزش­هایی وجود دارند که مقدم بر اخلاق هستند؛ حتی اگر هیچ درستی و نادرستی اخلاقی وجود نداشته باشد، همواره بعضی چیزها خوب و بعضی چیزها بد خواهند بود. در این دسته از نظریات، کیفیت یا ارزش اخلاقی اعمال، اشخاص و منش­ها، وابسته به ارزش غیراخلاقی نسبی آن چیزی است که به وجود می­آورند و یا به دنبال ایجادش هستند. نتیجه گرایی وصف آن دسته از نظریات اخلاقی است که بنابر آن‌ها، نتایج هر عمل تعیین‌کننده درستی و اعتبار هر حکم اخلاقی درباره آن عمل است. با این حساب، عملی اخلاقاً درست است که نتایج خوب به بار آورد؛ ازاین‌رو در نتیجه گرایی، توجه به نتیجه و پیامد عمل بر خود عمل رجحان دارد و در هر عمل، یک ویژگی مصحح اساسی و نهایی در کار است: ارزش غیراخلاقی نسبی پیامد آن. این گروه ازنظریات، برای تعیین خوب یا بد بودن عملی، نتایج آن فعل را معیار قرار می­دهند. (فرانکنا،1385: 52 ).

فایده باوری با نقد­های جدی مواجه شده است، ازجمله­ آن­که به سادگی نمی‌توان به نتایج افعال پی برد و این نظریه اخلاقی جایی برای انگیزه و نیّت در نظر نگرفته است.

شاید ذکر این نکته خالی از فایده نباشد که همان­طور که گفتیم، در نتیجه گرایی، درستی و نادرستی یک عمل بر اساس نتایج آن عمل سنجیده می‌شود، یعنی پس از انجام یک عمل، بر اساس خوبی یا بدی نتایج آن عمل است که رأی به‌درستی و نادرستی آن می­دهیم. اما قبل از انجام عمل، فاعل تا آنجا که ممکن است نتایج آن را حدس می­زند و در صورتی که نتایج به نفع او یا اکثریت باشند به انجام عمل مبادرت می­ورزد .اما نتایج حدس زده شده، گاهی متفاوت با نتایج واقعی­ای است که انجام عمل در پی خواهد داشت و معلوم نیست که کاملاً این همان باشند. زیرا اولاً در حدس زدن نتایج، هنوز عمل انجام‌نشده و نتایج حدس زده شدة آن، کاملاً درست و یقینی نیستند؛ و ثانیاً ممکن است ما در حدس زدن نتایج خود را بفریبیم و نتیجه را به گونه­ای که به نفع انجام یا ترک عمل است، حدس بزنیم. بنابراین صرفاً نتایج واقعی خود عمل، پس از انجام عمل است که می­توانند تعیین‌کننده درستی آن باشند.

2-1-2-3- رویکرد فضیلت­گرایی[8]

یکی دیگر از نظریه­های مطرح در فلسفه­ی اخلاق، اخلاق مبتنی بر فضیلت است. اخلاق فضیلت­گرا از مهم­ترین نظریه­های رقیب نتیجه­گرایی و وظیفه­گرایی است. این نظریه با مقاله کلاسیک خانم انسکومب با عنوان فلسفه اخلاق جدید احیا شد. ریشه­های اخلاق فضیلت به یونان باستان برمی­گردد. و مهم­ترین کتاب فضیلت در آن دوره اخلاق نیکوماخوس ارسطوست. نظریه اخلاق فضیلت از آدمیان می‌خواهد پیوسته در پی آن نباشند که فعل اخلاقی درست چیست، بلکه از آن­ها می­خواهد که حالت­های درونی خود را زیبا سازند، آن­گاه به‌طور طبیعی فعل زیبا از آنان سر خواهد زد. این حالت­های درونی زیبا همان فضایل­اند. فضیلت حالتی در منش یا شخصیت آدمی است که او را سوق می­دهد که اخلاقی رفتار کند (قراملکی و همکاران،1390: 64-66).



[1]. Task-oriented

[2]. Geremy Bentam

[3] . Richard Price

[4] . HD. Them. Pritchard

[5] . W. David Ross

[6]. Elizabeth Anscombe

[7] . Attainment

[8] . Virtue-oriented


مبانی نظری و پیشینه تحقیق اخلاق حرفه ای

مبانی نظری و پیشینه تحقیق اخلاق حرفه ای
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 7
فرمت فایل doc
حجم فایل 115 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 84
دانلود مبانی نظری و <a target=پیشینه تحقیق اخلاق حرفه ای" /> گزارش تخلف برای مبانی نظری و <a target=پیشینه تحقیق اخلاق حرفه ای" />
مبانی نظری و <a target=پیشینه تحقیق اخلاق حرفه ای" title="مبانی نظری و پیشینه تحقیق اخلاق حرفه ای" />

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

تعریف اخلاق

در فرهنگ معین اخلاق به معنی خلق وخوی ها، طبیعت باطنی، سرشت درونی و نیز به عنوان یکی از شعب حکمت عملی خوانده شده و افزوده است؛ اخلاق دانش بدو نیک خوی ها و تدبیر اسنان است برای نقش خود یا یک من خاص (معین ، 1364، ص 174).

بنابراین «اخلاق» جمع «خلق» به معنای یک صفت نفسانی است که در نفس رسوخ داشته و همین هیأت راسخه سبب می شود که افعالی متناسب با آن صفات، بدون احتیاج به تفکر و سنجش از انسان، صادر گردد. برای مثال «خلق سخاوت» یک صفت نفسانی است و کسانی که این خلق را دارند، در موقع بذل و بخشش دچار تردیدنمی شوند و از خود نمی پرسند که آیا ببخشند یا نه؟ برخی دیگر اخلاق را اینگونه تعریف می کنند «اخلاق عبارت است از مجموع آداب و رسوم افراد اجتماعات بشری و قواعد وقوانینی که براحساسات و افعال این افراد و اجتماعات حکمفرماست» (نوغانی و سرداری،1388)

بر این اساس، پرواضح است که «اخلاق» نوعی قراردارد یا یکسویی مقررات خشک و تشریفاتی نبوده، بلکه رفتارهایی مبتنی بر عقیده است. در تمامی رفتارها، تلاشها و حرکت ها می توان نشانی از «اخلاق» را جست.

اخلاق هر فردی تا حدود زیادی بر بنیادهای عقیدتی و بینش و نگرش او استوار است در عمده تعاریفی که از اخلاق شده است، دو مقوله درونی بودن و سروکار داشتن با ارزشها در اخلاق نهفته است. اخلاق بیشتر امری اجتماعی است تا فردی و در واقع بستر مناسب اجتماعی است که شرایط رشد و توسعه اخلاقی خاص یا به عبارتی وابسته و پای بندی به ارزش خاص را فراهم کند. وقتی صفت اسلامی را بر اخلاق می افزاییم، مرزی را برای آن تعیین کرده ایم که محتوای آن با مرزبندی دیگر که حاوی صفت های دیگر است می تواند متفاوت باشد.

دکتر مولانا نیز می گوید: «آنچه مربوط به حدود و ثغور ارتباطات و اخلاقیات است در مرحله این نکته است که حدود و ثغور بررسی و تحقیق امری به نام اخلاق از جامعه ای به جامعه دیگر فرق می کند. این امر حرکتی عقلانی تلقی می شود که به وسیله آن تعیین می کنیم یک فرد به عنوان عضوی از جامعه چه کاری را باید به عنوان کار «درست» به طور داوطلبانه انجام دهد.

اخلاق هم مثل همه معیارهای دیگری که در جامعه وجود دارد بر رفتار و آگاهی فرد اثر می گذارد و به درک اجتماعی او خدمت می کند. به این معنی اخلاق را می توان یک مفهوم اجتماعی دانست، انسان نمی تواند بدون اخلاق به صورت فردنمای در روابط اجتماعی جلوه کند.(حبیبی قاینی،1386)

فضیلت اخلاق یک فرایند دقیق و جامع است که فرد را برای درک بهتر ساختار خود و روح خود و اتصال روح خود به خدا قادر می سازد (عبدلله،2012)

اخلاق به وسیله افراد به وجود می آید اما حاصل فعالیت های اخلاقی این افراد در تأثیرات متقابل اجتماعی تغییر شکل می یابد..و یکی از ابزار های اساسی انسان برای شناخت جهان است (صادقی،1371،ص79)

واژه (Ethics) در زبان انگلیسی به معنی اخلاق از واژه لاتینی اتیکا Ethica آن هم از واژه یونانی باستانی (اتیکیا) به معنی «فلسفه اخلاق» گرفته شده است و آن هم از صفت (اتوس) به معنی «عادت، رسم» است. یک شاخه­ی عمده از فلسفه همین پرداختن به بررسی ارزشها و عادات فردی و یا گروه است. این بررسی همچنین تحلیل و به کارگیری مفاهیمی از قبیل راست و درست وغلط و خطا، خیر و شر و مسئولیت را نیز در بر می گیرد.(حبیبی قاینی،1386،ص7).

. به طور کلی واژه­ی اخلاق با استانداردهای مربوط به درست و غلط بودن رفتارهای سروکار دارند.

تعاریف مختلفی از اخلاق به عمل آمده است.« دایره بطور المعارف انگلیسی چمبرز»، اخلاق را «مجموعه ای از معنویات» و «قواعد رفتاری» تلقی می کند .

«وی. جورج[1]» اخلاقیات را اینگونه تعریف می کند: «تلاش نظام یافته برای دریافت تجربه اخلاقی و معنوی جامعه و افراد، از طریق تعیین مقرراتی که باید برای رفتار انسانی، مورد استفاده قرار گیرد. دنبال کردن ارزشهای درست و صفات مشخصه ای که بهبودی در زندگی را موجب می گردند.

«سالمون» معتقد است که اخلاقیات موضوعی نگرشی است که مواردی همچون: گذاشتن هر فعالیت و هدف در جای خودش، دانستن اینکه چه کاری درست و چه کاری نادرست و دانستن اینکه چه خواسته ای درست و چه تمایلاتی اشتباه می باشد را شامل می شود.

«ولاسکوئز[2]» اخلاقیات را اینگونه تعریف می کند: فعالیت بررسی استانداردهای معنوی و وجدانی یک فرد یا یک جامعه، و پرسش در خصوص اینکه این استانداردها (استانداردهای منطقی و یا غیرمنطقی) چطور در زندگی ما بکار برده می شوند.



George[1]

[2] Laskoez



انجمن


سایت دانلود مقاله


آگهی رایگان


پیشینه تحقیق درمقاله