دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 65 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مهارت یادگیری الکترونیکی
فناوری اطلاعات و ارتباطات
فناوری اطلاعات و ارتباطات واژهای است که در سال 1970 پدید آمد و برگیرنده دو موضوع محاسبات ریاضی و ارتباطات منطقی اعداد بود. مفاهیم مختلفی با برخوردهای متفاوتی در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات عنوان شده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات عبارتست از، فناوری که سیستمهای پردازش اطلاعات بازرگانی و اداری و غیره را در بردارد. کامپیوترها و شبکه های ارتباطی و معلومات خاص فناوری اطلاعات و ارتباطات اجزای فناوری اطلاعات میباشند(فلاح و عطارنیا،173:1392).
فناوری اطلاعات و ارتباطات زیربنای حرکت جوامع و نسل آینده در اغلب زمینههاست و به عنوان بستر و ابزاری مهم برای رشد و توسعه به شمار میرود. عمق تأثیرات این فناوری به گونهای است که نادیده گرفتن آن منجر به از دست دادن جایگاه جهانی در عرصههای جدید خواهد شد(اخوان و مسعودی ندوشن،1384). این فناوریها واسطهای هستند که امکان بیان طیف گستردهای از اطلاعات، اندیشهها، مفاهیم و پیامها را فراهم میکند و تبحر در فناوری اطلاعات و ارتباطات به معنی توانایی به کارگیری مؤثر آن میباشد. تبحر در آن شخص را قادر میسازد که انواع مختلف کارها را انجام دهد و برای انجام هر کار راههای مختلفی را بیابد(خسروی،1386).
کلارک[1]، وسایل و امکانات ارتباط رسانهای و فناوری را در مباحث آموزشی حتمی و اجتناب ناپذیر میداند. اما باید توجه کرد که میزان استفاده از فناوریها و تجهیزات به نگرش کاربران نسبت به این ابزار بستگی دارد و هرچه نگرش آنها مثبت باشد، استفاده از این آموزشها بهبود خواهد یافت(کلارک،1994). با توجه به اینکه فناوریهای ارتباطات در تعلیم و تربیت مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند تا تعامل میان تمامی شرکت کنندگان در فعالیتهای آموزشی را توسعه دهند، بنابراین تعامل جزئی ضروری در فرآیند آموزشی محسوب میشود. از نظر واگنر [2] تعامل وقایع دوسویهای است که حداقل به دو شی و به دو عمل نیاز دارد. تعامل زمانی اتفاق میافتد که این اشیاء و وقایع به صورت متقابل یکدیگر را تحت تاثیر قرار دهند. تعامل امکان انجام دادن کارها و وظایف گوناگون در فعالیتهای آموزشی را فراهم میکند(اندرسون و الومی ،81:1385).
تعامل در آموزش از راه دور
مور[3]، سه نوع تعامل را در آموزش از راه دور توصیف کرده است که این سه شکل شامل: تعامل میان دانشجو و اساتید، تعامل میان دانشجویان با همدیگر و تعامل میان دانشجویان با محتوا میباشد. اما تعامل در یادگیری میتواند از اینها نیز فراتر باشد که به شش دسته تقسیمبندی میشوند: تعامل استاد با دانشجو، تعامل دانشجو با محتوا، تعامل دانشجو با دانشجو، تعامل استاد با محتوا، تعامل استاد با استاد و تعامل محتوا با محتوا (ابراهیم زاده، زندی، علیپور، زارع، یزدانی، 1389). برای نشان دادن راههای گوناگون پشتیبانی شبکه از تعامل آموزشی شش رابطه تعاملی ممکن در بین سه عنصر اصلی محیط آموزش رسمی دانشجویان، اساتید و محتوا ارائه میشود:
تعامل استاد – دانشجو
در یادگیری الکترونیکی تعامل دانشجو با استاد، به روش و شکلهای گوناگون از جمله: ارتباطات غیرهمزمان و همزمان متنی، یا با استفاده از محتوای شنیداری و دیداری امکانپذیر میشود. تعامل بین دانشجویان و اساتید در حیطههای آموزشی، شناختی و اجتماعی محیط یادگیری الکترونیکی در نظر گرفته میشود.
تعامل دانشجو – دانشجو
برخی از دانشجویان فعالانه قالبهای آموزش از راه دور، مانند یادگیری الکترونیکی را انتخاب میکنند و این به آنها اجازه میدهد تا ضمن مطالعهای مستقل به ارتباط فشرده و محدودیتهای زمانی که در قالبهای تنظیم شده زمانی و تعاملی آموزش وجود دارد، وابسته نباشند.
تعامل دانشجو – محتوا
بخش اعظم وقت دانشجو در تمامی قالبهای آموزش صرف تعامل با محتوای آموزشی میگردد. در آموزش سنتی کلاس درس به معنای مطالعه متون و منابع کتابخانهای است. در محیط یادگیری الکترونیکی، محتوا میتواند به صورت متن بر روی کاغذ یا صفحه نمایش ارائه و خوانده شود، اما محتوا غالباً با گسترهای غنی از آموزشهایی به کمک رایانه، شبیه سازیها، جهانهای خرد[4]، ابزار تولید نمایش[5] و بازنمایی تکمیل میشود.
تعامل استاد – محتوا
تعامل استاد با محتوی در یادگیری الکترونیکی، بر تولید و تعیین فعالیتهای یادگیری به وسیله اساتید تمرکز دارد و به آنان این امکان را میدهد که بطور مداوم بر فعالیتها و منابع محتوایی که برای یادگیری دانشجویان تولید شده است، نظارت داشته باشند و آنها را روزآمد کنند.
[1]. R. Clark
[2]. Wagner
[3]. Moore
[4]. Micro worlds
[5]. Presentation
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 49 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 47 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مهارتهای موردنیاز یادگیرنده الکترونیکی
یادگیرنده منابع غنی اطلاعاتی را میشناسد و آنها را ارج مینهد به خوبی میداند که چه میخواهد و به دنبال چه چیزی است، متفکری نقاد، تحلیلگر و گزینشگر اطلاعات است، از فنون و ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات برای مرور اطلاعات و دادهها از منابع گوناگون استفاده میکند. دادهها و اطلاعات را تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزشیابی میکند و آنها را به شکل اطلاعات و دانش مفید و قابل استفاده ارایه میدهد. او به مثابه تولید کنندۀ دانش، با استفاده از منابع و فناوریهای نو، اعتماد به نفس، صلاحیت، راهبردهای مدیریت اطلاعات و مهارتهای فنی لازم را کسب میکند تا بتواند در زندگی روزمره و در محیط کار خود ابزارهای فناورانه و ارتباط جمعی را با موفقیت راهاندازی کند و مورد استفاده قرار دهد(خسروری،1386).
برای اینکه یادگیرندگان برای جزئیات درس آماده شوند، باید فعالیتهای پیش از یادگیری متنوعی تدارک دیده شود تا یادگیرنده را برانگیزاند و او را برای یادگیری الکترونیکی آماده کند .دلیل منطقی فراهم شود تا یادگیرندگان از اهمیت و مفید بودن درس الکترونیکی مطلع شوند. برای کمک به یادگیری جزئیات درس و به منظور نشان دادن ساختار شناختی موجود، باید ترکیب و یکپارچگی جزئیات درس الکترونیکی و فعال سازی ساختارهای موجود فراگیرندگان فراهم شود. یادگیرندگان باید از پیامدها و نتایج یادگیری درس مطلع شده باشند به گونهای که بدانند چه انتظارات و توقعاتی از آنان میرود و بتوانند پیش بینی کنند چه موقع به نتایج نهایی درس رسیدهاند. پیش سازمان دهندهای باید آماده شده باشد تا ساختاری را برای سازمان دادن جزئیات درس الکترونیکی ایجاد کند یا میان آنچه یادگیرندگان از قبل میدانستهاند و آنچه را که در حال حاضر یاد میگیرند، ارتباط برقرار کند (اندرسون و الومی،52:1385).
دانشجوی مجازی تحت عنوان شخصیت الکترونیکی باید دارای تواناییهای معینی چون توانایی تبادل نظر درون گروه به منظور تدوین پاسخها، حفظ مسائل محرمانه و رازداری در فرایند ارتباط، ابراز هیجانات به شکل نوشتاری به شخصی که با او همکاری داشته و شخصیسازی ارتباطات در فرایند آموزش درون شبکهای باشد. همکاری یکی از مشخصات بارز گروههای یادگیری در آموزش درون شبکه ای است. همکاری فرایندی است که به دانشجویان کمک میکند از طریق وجود اهداف، کشف و فرایند مفهوم پردازی مشترک به سطوح عمیقتری از تولید دانش دست یابند. دانشجوی مجازی باید انعطافپذیر باشد و تجارب و عقاید جدید را با آغوش باز بپذیرد. در کلاس درون شبکهای، دانش و معرفت از طریق مشارکت دو گروه یادگیری مربی و دانشجو به وجود میآید(اصنافی و حمیدی،1384).
راهبردهایی از قبیل فعالیتهای متنوع درسی به منظور به کارگیری همۀ شیوههای یادگیری، به حداکثر رساندن فایده رویکردهای چندگانه با توجه به موضوع، بحث در خصوص رهنمودهای درسی با فراگیران به منظور دستیابی به هدف یادگیری، استفاده از اینترنت به عنوان ابزار و منبع تدریس و تشویق دانشجویان برای جست و جوی منابع در آن، محیط انعطافپذیری را مهیا میسازد(شفیع پور مطلق، 1387). نیکولز[1] نیز در سال 2008 در پژوهش خود مدلی مفهومی به نام ای ال پی ام[2]پیشنهاد داد. او در مدل خود عوامل مؤثر بر گرایش و اصرار دانشجویان به یادگیری الکترونیکی را گرایش به رایانه، انگیزه شخصی دانشجویان، برانگیزانندههای محیطی، رضایت، عملکرد گذشته دانشجویان و موارد جمعیت شناختی مربوط به آنها معرفی کرد(الهی، کنعانی، شایان،1390).
طبق نظر سنچز از جمله عواملی که بر دانشجویان در یادگیری الکترونیکی مؤثر است میتوان؛ نگرش، سهولت استفاده و هدف استفاده از وب را مهم دانست(فرانکو،لوپزو ولیکا[3]،2009). بنابراین برخی از دانشگاهها یا موسسههای ارائه کننده آموزش مجازی با توجه به ویژگیهای محیطهای مجازی و برای کمک به یادگیرندگان مهارتهای مورد نیاز یادگیرندگان را فهرست میکنند.
محیط الکترونیکی از ابزارها، امکانات و نرم افزارهای گوناگونی تشکیل شده است. طراحان و برنامهریزان درسی با به کارگیری این ابزارها و نرم افزارها میتوانند مطالب و مفاهیم آموزشی را به صورت چند رسانه ای تهیه کنند و با پیوندگذاریهای گوناگون مطالب مرتبط با موضوع درس را در دسترس یادگیرندگان قرار دهند. با توسعه دسترسی به رایانهها و اینترنت فرصتهای جدیدی برای یادگیری به وجود آمده است. این فنآوریها به مدرسان در کلاس درس و طراحان، تهیهکنندگان و مجریان انواع آموزشهای رسمی و غیررسمی در سطوح مختلف امکان میدهد تا با به کارگیری امکانات چند رسانهای، تعاملی و شخصیسازی محیط یادگیری غنی و اثربخشی برای یادگیرندگان فراهم سازند(سراجی و عطاران،56:1389).
[1]. Nikolz
[2]. E-learning Persistence Model(e-LPM)
[3]. Franco, S.M. Z.F. Lopez , M. F. Velicia, M. F.
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 45 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
یادگیری و ارزشیابی
تعریف یادگیری
در تعریف یادگیری میتوان گفت تغییری نسبتاً دائمی در رفتار است که درنتیجهی تمرین حاصلشده است (براهنی و همکاران 1383، 433).
یادگیری چیست؟
روانشناسان رفتارگرا، یادگیری را چنین تعریف میکنند یادگیری یعنی ایجاد تغییران کموبیش دائمی در رفتار بالقوه یادگیرنده، مشروط بر اینکه این تغییرات در اثر تجربه رخداده باشد (هیلگارد 1383، 16). با توجه به تعریف بالا تغییرات موقتی در رفتار مانند هیجانات، خستگی و غیره یادگیری بهحساب نمیآید. از طرفی تأکید بر این است تغییرات حاصل در رفتار در اثر تجربه رخداده باشد. همچنین رفتار بالقوه برای این اطلاق شده است که گاهی رفتار یاد گرفتهشده ممکن است در ظاهر مشهود نباشد مثلاً روشها و فنون تدریس را معلمی یاد گرفته است ولی وقتی این یادگیری محرز خواهد شد که کلاس درسی وجود داشته باشد و وی تدریس نماید آنوقت معلوم خواهد شد که معلم تا چه اندازه میزان روشها و فنون تدریس را یاد گرفته است؟ و آنها را در موقعیتهای آموزشی بکار میبندد (نوروزی و همکاران 1376، 17).
یادگیری تغییری است که براثر تجربه یا آموزش در رفتار موجود زنده پدید میآید در این تعریف مهمترین واژهای که نظر را به خود جلب میکند واژه تغییر است؛ زیرا رفتار فرد درزمانی که چیزی نیاموخته بازمانی که آن چیز را آموخته است تفاوت دارد. واژه مهم دیگر رفتار است؛ زیرا با ابعاد بدنی مانند طول و عرض و قد و وزن بدنی ارتباط ندارد، بلکه بیشتر معلول یادگیری است، نه دگرگونیهای بدنی (پارسا 1392، 23). در کار آموزشوپرورش دو عامل بیش از همه دارای اهمیت است: یکی رشد طبیعی یا رسش و دیگری انگیزش یا ترکیبی از آنها؛ زیرا در پرتو این عوامل است که دگرگونیهایی در شاگردان ایجاد میشود. منظور از رشد طبیعی توانائیها و پیشرفتهای تازهای است که براثر گذشت زمان، یعنی از یک مرحله سنی تا مرحله دیگر در فرد پدید میآید و او را به انجام دادن کارهایی توانا میسازد که پیش از آن از عهده او برنمیآمد؛ اما یادگیری برخلاف رشد طبیعی، چندان با تغییر رفتار موجود زنده ازلحاظ عوامل برونی یا محیطی ارتباط دارد با وراثت و عوامل درونی ارتباط ندارد. درواقع در یادگیری مسائلی مانند بینش، کیفیت رفتار، ادراک، انگیزش یا ترکیب آنها با یکدیگر مطرح است. رشد طبیعی و بدنی شاگردان به معلمان بستگی ندارد؛ زیرا اینان فقط میتوانند رشد روانی شاگردان را به میزان فراوان ای افزایش یا کاهش دهند که خود بیانگر تأثیر معلمان درزمینهٔ مسائل یادگیری و آموزشی است. چون انسان برای یادگیری دارای ویژگیها و استعدادهای خاصی است که جانوران دیگر تا حدودی زیادی از آنها محروماند، به همین جهت انسان را موجودی یادگیرنده و متحول نامیدهاند که شیوه زندگیاش قابل پیشبینی نیست (پارسا 1392، 21).
کاربرد روندهای فراشناختی همانند سؤال پرسیدن، شفافسازی، درک و فهم، نظارت کردن و ارزیابی، دانشآموز را به فرایند یادگیری رهنمون خواهد کرد و به وی بینشی در مورد یادگیری اثربخش خواهد داد. بهعلاوه، این فرایند باعث ایجاد نوعی مالکیت در مورد یادگیری خود در دانشآموز خواهد شد (اسکندری و همکاران 1392، 144). نظریه یادگیری ثرندایک اثرهای عمیق و گستردهای بر روند تدریس و یادگیری گذاشته است که مهمترین آنها عبارتاند از: 1. در امر تدریس باید سعی شود میان موضوع تدریس با یادگیریهای قبلی شاگردان، رابطه منطقی برقرار شود. 2. در امر تدریس باید سعی شود از واقعیتهای شناختهشده و واقعیتهای محسوس کمک گرفته شود. 3. برای یادگیری بهتر، باید به گو نه ای تلاش شود که شاگرد حتیالامکان از اعمالش احساس رضایت کند؛ به همین منظور باید کاری کرد که شاگرد در فرایند یادگیری، از انجام فعالیتهای خود احساس فایده، ارزشمندی و لذت کند. احساس کند که یادگیری موضوع موردنظر، نیازی از نیازهایش را چه در حال و چه در آینده برآورده میکند. 4. یکی از شرایط واقعی یادگیری این است که شاگرد از جنبههای مختلف، رشد و آمادگی کافی داشته باشد و میل و نیاز به یادگیری در او به وجود آمده باشد تا بتواند فعالانه در امر یادگیری شرکت کند. 5. با توجه به قانون تمرین، به معلمان توصیه میشود، در امر تدریس، از مثالهای گوناگون و متفاوت استفاده کنند. هدف از تمرین را برای شاگرد توجیه کنند و رابطه آن را با امر مورد یادگیری مشخص نمایند. درواقع، در فعالیتهای آموزشی تمرین باید مفید، متنوع، معنیدار و هدفدار باشد و حتیالمقدور در شرایط واقعی صورت گیرد و نه در خیال و به شکل ذهنی. 6. قانون اثر، سبب شده است که در جریان آموزش به تشویق و تنبیه و امتیازهای تحصیلی و مانند آن برای پیشرفت تحصیلی و یادگیری شاگردان توجه خاص مبذول شود (شعبانی 1386، 33-32).
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 21 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 100 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
چارچوب نظری جهت گیری هدف پیشرفت:
بیش از دو دهه است که اکثر کارهای نظری و تجربی جهت گیری های انگیزشی[1]بر انگیزش پیشرفت تمرکز یافته است. پیشینه پژوهش بر روی انگیزش پیشرفت در سال های اخیر به سمت چارچوب مفهومی گسترده تری برای سازماندهی مولفه های شناختی و عاطفی انگیزش جهت یافته است (ایمز،1992). تئوری جهت گیری هدف[2] از جمله نظریه های انگیزش پیشرفت و اهداف پیشرفت[3] آمده است یا جهت گیری های دو بخشی[4] هستند و یا بصورت سه بخشی[5] مطرح شده است. خاستگاه جهت گیری های انگیزشی به میزان زیادی برخاسته از کارهای دینر و دوک[6] (1978، 1980)، ایمز و آرچر[7] (1987، 1988)، نیکولز[8] (1984)، دودا و نیکولز[9](1992)، ایمز[10](1992)، تورکیدسن و نیکولز[11](1998)، دوک و لگت[12](1998) و همچنین روبرتز، تریشر و کاواسانیو[13](1997) و مارش[14](1994) است.
الف: مفاهیم و تنوع جهت گیری های هدف
تئوری ها و مدل های متعددی در بحث از جهت گیری هدف مطرح شده است. اما هسته مفهومی همه آنها این است که چه قصد و نیتی برای فعالیت و رفتارهای مرتبط با پیشرفت وجود دارد. مفهوم جهت گیری هدف را باید از مفاهیمی مانند هدف گذاری[15]و رویکرد هدف- محتوی[16]تفکیک نمود. تئوری های هدف گذاری مانند تئوری لوکی و لاتم[17](1990) بر دستیابی به اهداف خاص و نهایی مانند حل ده مساله بصورت صحیح تاکید دارد. لیکن تئوری جهت گیری هدف این بحث را مطرح می سازد که چرا فرد می خواهد ده مساله را صحیح حل نماید و چگونه به حل این مسایل مبادرت می ورزد. تفاوت این دو با رویکرد هدف- محتوی مانند تئوری فورد[18](1992) در این است که رویکرد هدف-محتوی تاکید بر اهدافی دارد که منجر به هدایت رفتار می شود. در حالی که جهت گیری هدف بر مقصد و نیت برای پیشرفت در تکالیف تاکید دارد (پنتریچ و شانک[19]، 2002).
جهت گیری هدف الگوی یکپارچه ای از عقاید است که به گزینش روش های مختلف روی آوری و پاسخ دهی به موقعیت های پیشرفت منجر می شود (ایمز، b1992). از نظر یوردن[20](1997) جهت گیری هدف استدلال فرد درباره این موضوع است که چرا تکالیف پیشرفت را دنبال و پیگیری می نماید. پنتریچ (a2000، b2000،c2000) معتقد است که جهت گیری هدف تنها اهداف و استدلال های فرد برای پیشرفت را پوشش نمی دهد بلکه نوعی معیار (درونی و بیرونی) را نیز نشان می دهد که فرد بر اساس آن موفقیت یا شکست خویش را در دستیابی به آن هدف مورد قضاوت قرار می دهد. الیوت[21](1997) نیز جهت گیری هدف را روشی می داند که فرد بر اساس معیارهای برجسته شایستگی خویش را مورد قضاوت قرار می دهد. تعریفی که تاکید بر ماهیت استدلال ها و مقاصد برای انجام تکلیف دارد، وقتی با معیارهای ارزشیابی عملکرد تلفیق می شود- که این موضوع در تعریف جهت گیری هدف مورد استفاده قرار گرفته است- بیش از باور اهداف به تنهایی می تواند نیروزا باشد (پنتریچ و شانک،2002).
جهت گیری های هدف متنوع هستند، لیکن دو جهت گیری که اغلب در تئوری های جهت گیری اهداف مورد اشاره قرار می گیرد با عناوین اهداف یادگیری[22] و اهداف عملکردی[23] مشهورگشته اند (دوک و لگت[24]،1985، الیوت و دوک[25]،1988). این دو جهت گیری هدف با نام هایی مانند اهداف تکلیف مشغولی[26] و من مشغولی[27] (نیکولز،1984) یا اهداف تبحری و عملکردی[28](ایمز،b1992، ایمز و آرچر،1987، 1988)، اهداف تکلیف محور و توانایی محور (میهر و میگلی[29]،1991) هم آمده است. در میان محققین در این باره که آیا سازه های مختلف مطرح در مدل های جهت گیری اهداف مشابه هستند، توافق نظر وجود ندارد (نیکولز،1990). لیکن همپوشی مفهومی بین این سازه ها به حد کافی وجود دارد تا برخی از محققین آن ها را به گونه ای مشابه مورد توجه قرار دهند (پنتریچ و شانک،2002).
در مطالعات ایمز (1992)، بونگ[30](1996)، دوک (1986)، لپر[31](1988)، مورفی و الکساندر[32](2000)، پنتریچ (1994)، اسنو، کورنو و جکسون[33](1996) نیز کم و بیش بر سازه هایی تاکید شده است که به موازات و مشابه یکدیگر هستند. این سازه ها همچنین مشابه با انگیزش درونی و انگیزش بیرونی[34] است که بوسیله دی سی و ریان[35](1985) مطرح شده است. بعنوان مثال جهت گیری تکلیف مشغولی مشابه با انگیزش درونی است، این جهت گیری مشابه با اهداف یادگیری است که بوسیله دوک و لگت (1985) مطرح شده است. همچنین جهت گیری من مشغولی مشابه انگیزش بیرونی است که بوسیله دی سی و ریان (1985) و ریان و دی سی (2000) مطرح شده است. این جهت گیری ها همچنین با اصطلاح اهداف عملکردی مشابهت دارد که بوسیله دوک (1975، 1986) عنوان شده است. ریان و دی سی (2000) به این موضوع اشاره می کنند که جهت گیری من مشغولی مثالی کلاسیک از انگیزشی بیرونی است.
[1] -Motivational orientation
[2] .Goal orientation
[3] .Achievement goals
[4] .Dichotomous
[5] . .Trichotomous
[6] . Diener & Dweck
[7] . Ames & Archer
[8] .Nicolls
[9] .Duda & Nicolls
[10] .Ames
[11] .Thorkidsen & Nicolls
[12] .Dweck & Legget
[13] .Roberts, Treasure &Kavassanu
[14] .Marsh
[15] .Goal setting
[16] .Goal-content
[17] .Locke & Latham
[18] .Ford
[19] .Pintrich & Schunk
[20] .Urdan
[21] .Elliot
[22] .Learning goals
[23] Performance goals
[24] .Dweck & Legett
[25] .Elliot & dweck
[26] .Task-involved goals
[27] .Ego-involved goals
[28] .Mastery and performance goals
[29] .Meahr &Midgley
[30] .Bong
[31] .Lepper
[32] .Murphy & Alexander
[33] .Anow, corrno & Jackson
[34] .Intrinsic & extrinsic motivation
[35] .Seci & Ryan