دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 3018 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 317 |
پاورپوینت مبانی فناوری اطلاعات
فهرست:
مفاهیم اولیه فناوری اطلاعات شامل تعاریف ، مزایا ، معایب ، محدودیتها ، مقایسه فناوری مولد و فناوری اطلاعات و ..
جامعه اطلاعاتی و مفاهیم مرتبط
تاثیر فناوری اطلاعات بر وجوه مختلف جامعه از جمله اقتصاد، تجارت، آموزش، حکومت، کسب وکار تولید ، سازمان ، و...
معماری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی
توسعه اطلاعاتی ،سواد اطلاعاتی و استانداردهای موجود ( ICDL، ICCS و....)
مقدمه ای بر معماری کامپیوتر ( الگوها و اجزا)
مروری بر سیستم عامل و ویژگیهای آن
مفاهیم اولیه شبکه های کامپیوتری ( شامل تعاریف ، کاربردها ، مزایا، و ...)
انواع شبکه های کامپیوتری و کاربرد هر یک
Peer to Peer، Client Server، Lan، Wan، Man، Interanet، Extranet، Internet
انواع توپولوژیهای شبکه و ویژگیهای هر یک
معرفی تجهیزات فیزیکی شبکه و ویژگیهای هر یک ( شامل : سرور، روتر، گیت وی، مودم ، مسیر انتقال و.......)
سیستم های عامل شبکه و مقایسة آنها
مفاهیم پروتکلهای شبکه، پروتکل استاندارد OSI و لایه های آن،
پروتکل Tcp/Ip و کاربرد آن
پروتکل Tcp/IP و سرویسهای عمومی در اینترنت ( شبیه : DHCP، DNS، Proxy، Mail، Ras، ...)
مروری بر امنیت شبکه ، تهدیدات و روشهای مقابله با آنها ( Firewall، Proxyو ..)
دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 53 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 66 |
پاورپوینت درخت ها
پاورپوینت درخت ها دارای 66 اسلاید می باشد که بخشی از متن و فهرست آن را در ادامه برای مشاهده قرار داده ایم و در صورت نیاز به داشتن کل این پاورپوینت می توانید آن را دریافت نموده و از آن استفاده نمایید
بخشی از متن:
تعریف
lیک درخت مجموعه ای متناهی ازیک یا بیشترگره می باشد، به طوریکه :
۱- یک گره خاص به عنوان ریشه در نظر گرفته می شود.
۲- بقیه ی گره ها به n ≥ ۰ مجموعه ی جدا ازهم T1,T2,…,Tn افراز می شوند که هرکدام یک درخت هستند.
هرکدام ازمجموعه ها یک زیردرخت نامیده می شوند.(تعریف بازگشتی)
شرط جدا بودن مجموعه ها مانع از اتصال زیر درخت ها می شود.
اسلاید ۲ :
اصطلاحات اساسی درختها
–درجه یک گره: تعداد زیردرختهای یک گره درجه آن گره خوانده می شود.
deg(A)=2 , deg(C)=3
–برگ : گره با درجه ی صفر برگ یا گره پایانی نامیده می شود.(D,E,F,G,H)
-فرزندان یک گره : ریشه های زیر درخت های آن گره می باشند.( H فرزند C می باشد.)
اسلاید ۳ :
ااصطلاحات اساسی درختها-ادامه
پدر یک گره : گره x پدر y است اگر فرزند x باشد.(C پدرH است )
به فرزندان یک پدر برادریا همزاد یا sibling گفته می شود.
درجه ی یک درخت : درجه ی گره ای ازآن درخت است که حداکثر درجه را دارد.(درجه ی درخت داده شده ۳ است .)
اجداد یک گره: تمام گرههایی هستند که درمسیرریشه به آن گره قراردارند.(اجداد گره F
A,C هستند.)
اسلاید ۴ :
ااصطلاحات اساسی درختها-ادامه
lسطح یک گره : ریشه را درسطح یک درنظرمی گیریم .
–اگریک گره درسطح L باشد فرزندان آن گره درسطح L+1 می باشند. ( گره F درسطح ۲ می باشد)
–ریشه را می توان درسطح صفرنیزدرنظرگرفت.
l ارتفاع یا عمق درخت : حداکثرسطح گره های درخت را عمق درخت می گویند. (عمق درخت شکل برابر۳ است .)
اسلاید ۵ :
ااصطلاحات اساسی درختها-ادامه
lدرخت k تایی : یک درخت ازدرجه یk یک درخت kتایی نامیده می شود.
lدرخت متوازن : درختی که اختلاف سطح برگ های آن حداکثر۱می باشد.
lدرخت کاملاً متوازن : درختی که اختلاف سطح برگ های آن ۰ می باشد.
lدرخت k تایی پر: درخت کاملاً متوازن که درجه ی تمام گره ها به جزبرگها k باشد.
lدرخت k تایی کامل : یک درخت k تایی با n گره وعمق L یک درخت kتایی کامل است اگر وتنهااگرگره های آن با شماره گذاری از۱تاn منطبق برگره های شماره گذاری شده دریک درخت k تایی پرباعمقL باشد.(نحوه ی شماره گذاری به این صورت است که به ریشه عدد یک را نسبت می دهیم وسپس گره های هرسطح به ترتیب از چپ به راست شماره گذاری می شوند.)
اسلاید ۶ :
ااصطلاحات اساسی درختها-ادامه
lجنگل : به مجموعه ی n≥۰ درخت مجزا جنگل گفته می شود.
–جنگل می تواند تهی هم باشد.
اسلاید ۷ :
نمایش درخت ها
lچگونه یک درخت درحافظه ذخیره می شود؟
۱- نمایش یک درخت به صورت یک رشته ی بازگشتی :
ابتدا اطلاعات ریشه و سپس در داخل پرانتز اطلاعات فرزندان هر گره به ترتیب از چپ به راست ذکر می شود . به عبارت دیگر با یک تعریف بازگشتی داریم :
(( نمایش پرانتزی زیردرختn ام ، … ، نمایش پرانتزی زیر درخت اول) ریشه)
اسلاید ۸ :
سوالات
lساختمان داد ه مورد نیاز هر کدام در زبان C++ کدامست؟
l
lحافظه مورد نیاز هر یک چه میزان می باشد؟
اسلاید ۹ :
نمایش درخت ها- ادامه
lچگونه یک درخت درحافظه ذخیره می شود؟
۳- پیاده سازی به فرم یک درخت k تایی ثابت
دراین نوع نمایش هرگره درخت به وسیله ی یک المان با طول ثابت ، شامل داده واشاره گرهایی به گره های فرزند می باشد تعداد اشاره گر ها درهر المان برابر درجه ی درخت می باشد . (الگوریتم ها ساده تر)
اسلاید ۱۰ :
سوالات
در روش قبل هریک ازفیلدهایchild اشاره گربه یک زیردرخت اشاره می کنند. دریک درخت ازدرجه ی k که n گره داشته باشد n(k-1)+1 اشاره گر null (تهی) خواهیم داشت. چرا؟
عنوان: درخت ها
فرمت: پاورپوینت
صفحات: 66 اسلاید
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
پاورپوینت درخت پوشا
درخت پوشا
درخت پوشای مینیمم
الگوریتم کراسکال
الگوریتم پرایم
الگوریتم سالین
lیکی از خواص جالب درخت پوشا: درخت پوشا کوچک ترین زیرگراف است...
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 23 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
پاورپوینت درخت AVL
درخت BST متعادل
lدر درخت متعادل BST متوسط تعداد مقایسه پایینتر خواهد بود؟
lبرای اینکه درخت را متعادل نماییم:
–باید درخت را از نو بازسازی کنیم. صرف وقت
–درخت را متوازن نگه داریم.
تعریف بازگشتی درخت متعادل دودویی
lاگرT یک درخت دودویی غیر تهی با زیر درختان سمت چپ و راست TLوTRباشد، آنگاه Tیک درخت متعادل از نظر ارتفاع است اگر و فقط اگر
–TL و TR از نظر ارتفاع متعادل بوده و
–۱<= |hL-hR| باشد که در آن hL و hR به ترتیب ارتفاع TRو TL هستند.
ضریب تعادل
lضریب تعادل یک گره مانند T ، (BF(T ، در یک درخت دودویی به صورتhL-hR تعریف می گردد.
l
lبرای هر گره T در درخت باینری متعادل، BF(T) برابر با ۱- و ۰ و ۱ است.
l
انواع چرخش
lچرخشها توسط نزدیک ترین جد A یک گره ی درج شده مانند Y که ضریب تعادل آن ۲+ و ۲- است ، مشخص می گردد.
l
lLL : گره ی جدید Y در زیر درخت چپ مربوط به زیر درخت چپ A درج می شود.
lLR: Y در زیر درخت راست مربوط به زیر درخت چپ A درج می شود.
lRR: Y در زیر درخت راست مربوط به زیر درخت راست A درج می شود.
lRL: Y در زیر درخت چپ مربوط به زیر درخت راست A درج می شود.
l LL و RR مانند LR و RL متقارن است .
انواع چرخش
lهمیشه ارتفاع زیر درختی که در چرخش شرکت می کند ، بدون تغییر باقی می ماند.
lبرای انجام چرخش لازم است که مکان گره A که قرار است چرخش حول آن انجام گیرد تعیین شود.
نکات انواع چرخش
lضریب تعادل یک گره نمی تواند به میزان ۲+ و ۲- تغییر کند، مگر انکه ضریب تعادل آن قبل از جایگذاری ۱+ و۱- باشد.
l بنابراین می توان گفت که گره A نزدیکترین جد گره جدید است که ضریب تعادل آن قبل از درج ۱+ و۱- می باشد.
نکات انواع چرخش
lزمانی که درج یک گره منجر به یک درخت نامتعادل نگردد، چه مساله ای رخ خواهد داد؟
lاگر در پی یک درج درخت حالت نامتعادل پیدا نکند ، در اینصورت حتما مقدار جدید ضریب تعادل A برابر ۰ خواهد بود.
lاگر جد A با ضریب توازن ۱+و یا ۱- وجود نداشته باشد، A را ریشه اختیار کنید.
lضریب های توازن گره ها از A به پدر گره ی جدید ، به ۱+ و۱- تغییر می کند.
ارتفاع درخت AVL
lاگر h ارتفاع درخت قبل از جایگذاری باشد ، آنگاه زمان لازم برای درج یک شناسه جدید برابر O(h) خواهد بود.
که همان زمان درختهای جستجوی دودویی نامتوازن است.
اگرجه اکنون سربار آن بصورت قابل توجهی بیشتر است.
lدر مورد درخت AVL ،h حداکثر می تواند O(log n) باشد.از ابن رو زمان عمل درج در بد ترین حالت برابر O(log n) است.
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 33 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
این فایل حاوی مطالعه دادهکاوی جریاندادهها با درختهای تصمیمگیری می باشد که به صورت فرمت PowerPoint در 18 اسلاید در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است، در صورت تمایل می توانید این محصول را از فروشگاه خریداری و دانلود نمایید.
فهرست
دادهکاوی جریاندادهها با درختهای تصمیمگیری
کلاسه بندی
درخت های تصمیم گیری
مجموعه داده های آموزشی
الگوریتم برای درخت های تصمیم گیری
چالش ها
نکات کلیدی
الگوریتم Hoeffding Tree
درختان تصمیم گیری بسیار سریع VFDT
منابع
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 76 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
این محصول در قالب پاورپوینت و قابل ویرایش در 40 اسلاید می باشد.
اسلاید 2
جریان داده
بسیاری از برنامه های کاربردی نوع داده جدیدی به نام جریان داده را تولید و تحلیل می کنند که در آن داده ها به صورت پویا به یک بستر ( یا پنجره ) وارد و یا از آن خارج می شوند . خواص جریان داده : حجم زیاد و گاه نامحدود تغییرپویا جریان به درون و خارج با یک ترتیب مشخص پیمایش یکبار یا تعدا د محدود نیازمند زمان پاسخ سریع ( اغلب بلادرنگ ) ممکن است دارای چندین منبع باشند .
اسلاید 4
در جریان داده تعدادی یا همه داده های ورودی که باید روی آنها عملیات انجام شود روی دیسک یا حافظه اصلی قرار ندارند و بیشتر به صورت جریان داده پیوسته می رسند . جریان داده ها از داده های ذخیره شده در موارد زیر متفاوت اند : عناصر داده ها به صورت بر خط می رسند . سیستم هیچ گونه کنترلی روی ترتیب عناصر دادهای ( روی عناصر جریان یا جریانهای دادهای ) ، که جهت پردازش میرسند ، ندارد . جریانهای داده ای به صورت ذاتی از نظر اندازه نامحدود هستند . یک عنصر از جریان داده پس از پردازش یا نادیده در نظر گرفته می شود یا آرشیو می شود .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 76 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
توسعه اقتصادی از عمده ترین اهداف اقتصادی کشورهای در حال توسعه است. در این راستا سیاست های مالی نیز از طریق تاثیر بر تخصیص عوامل تولید، توزیع درآمد و ثروت، بهبود بازدهی نیروی کار و در نهایت تامین مالی سیاست های توسعه اقتصادی به تحقق این هدف کمک می کند. سیاست های مالیاتی نیز بخش مهمی از سیاست های مالی است که در چارچوب نظام اقتصادی کشور قرار دارد و بصورت هماهنگ با سایر سیاست های اقتصادی به کار گرفته می شود. نظام مالیاتی کارا در واقع امکان رشد هماهنگ بخشها و توسعه اقتصادی را به وجود می آورد. به طور کلی شاید سیاست مالیاتی را بتوان سیاستی در جهت افزایش تحرک، پویایی و حرکت جامعه به سمت توسعه تلقی نمود. (1385 کمیجانی و فهیم یحیایی)
درآمد های مالیاتی یکی از منابع مهم بودجه سالانه کشورها محسوب می شود. اگرچه در کشور ما به واسطه وجود درآمدهای نفتی توجه عمده ای به درآمدهای مالیاتی نمی شود. توافق نظری و تئوریک در میان صاحب نظران اقتصادی به روشنی جایگاه اهمیت و نقش مالیات را در بودجه های سالانه نشان می دهد. همچنین تدوین و تنظیم سیاست های مالیاتی مناسب ایفای توزیع درآمد بین دهک های اقتصادی جامعه را میسر می سازد. یکی از فرض های اساسی در ادبیات مدیریت مالی آن است که هر شرکتی با هدف حداکثر ساختن ثروت سهامداران خود فعالیت می کند و به منظور دستیابی به هدف مذکور، مدیریت شرکت باید در تصمیم گیری های خود به عامل بازده توجه داشته باشد. وجود مالیات بر درآمد شرکت ها باعث کاهش عایدات آتی شرکت می گردد. بنابراین یکی از اقداماتی که می تواند در جهت حداکثر ساختن ارزش شرکت و ثروت سهامداران انجام پذیرد، استفاده از راه کارهایی است که از طریق آنها مالیات پرداختنی شرکت کاهش یابد. اجتناب مالیاتی به عنوان راهکار کاهش میزان مالیات تعلق گرفته به سود حاصل از عملکرد واحدهای تجاری تعریف می شود، اما هیچ تعریف علمی پذیرفته شده ای در تحقیقات حسابداری از اجتناب مالیاتی به چشم نمی خورد. تحت این تعریف، اجتناب مالیاتی شامل زنجیره ای از برنامه های استراتژیک و فعالیت های انجام شده ای است که کاملاً قانونی و پیش رونده در اخذ معافیت مالیاتی بوده و منجر به وجود آمدن فضای خاکستری در ارائه اطلاعات و گزارش های مالی و مالیاتی به افراد برون سازمانی می گردد. (هانلون و هیتزمن، 2009)[1]
اصولاً مالیات از ابزار اصلی اداره حکومت می باشد. یعنی دولت و حکومت بدون پدیده مالیات غیر معقول می باشد. از سوی دیگر مالیات در حال حاضر در زندگی روزمره مردم یک امر عادی و لازم تلقی می شود. (1375، حاتمی)
مقوله مالیات از ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد و همچنین برخوردهای شفاف و اصولی را می طلبد زیرا مالیات بعنوان یک عنصر اثرگذار در اقتصاد کشورها، تلقی شده که در صورت عدم توجه، موجب بروز مشکلاتی در همان اقتصاد خواهد شد. در خصوص اهمیت مالیات از جنبه های گوناگون اعم از سیاسی و اجتماعی ذکر این نکته کافی است که پیدایش حقوق اساسی و حکومت مشروطه در انگلستان و نیز کسب استقلال آمریکا بدان نسبت داده شده است. (1385 موحد).
مالیات یکی از منابع مهم بودجه ای دولت ها می باشد و تامین هزینه های دولت از محل مالیات منجر به پویایی و رشد اقتصادی می شود. از طرفی هزینه تحمیلی ناشی از مالیات خوشایند سرمایه گذاران و مالکان نمی باشد، چون باعث کاهش بازده و انتقال منابع از مالکان به سوی دولت می شود. لذا واحدهای تجاری برای جلوگیری از کاهش رغبت سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری، به اجرای برنامه های اجتناب مالیاتی با هدف تعدیل هزینه های ناشی از مالیات و افزایش ثروت سهامداران روی می آورند. اما چون برنامه های اجتناب مالیاتی همراه با ابهام و پنهان کاری است، احتمال سوء استفاده مدیریت فرصت طلب از ابهام ایجاد شده وجود دارد. بنابرابن سوال این است که آیا اجتناب مالیاتی با شفافیت گزارشگری و ارزش شرکتها رابطه معکوس دارد یا خیر؟
الف) تامین هزینه های دولت به منظور ایجاد زیرساخت های اقتصادی، اجتماعی و عمرانی و... .
ب) تعدیل ثروت در بین دهک های اقتصادی جامعه با اعمال نرخ های مالیاتی
با این روش می توان از شکل گیری شکاف عمیق طبقاتی در جامعه جلوگیری کرد. در واقع از دیدگاه کلان اقتصادی، مالیات یکی از عمده ترین ابزار سیاست های اقتصادی دولت محسوب می شود. (1385 موحد).
امروزه مالیات به عنوان یکی از ابزارهای مهم سیاست اقتصادی محسوب شده و نقش آن در اقتصاد ملی و کلان به عنوان عامل تعیین کننده از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به طوری که درآمدهای مالیاتی یکی از منابع مهم درآمدی دولت هاست. به طور مثال حدود نود درصد از درآمدهای دولت آلمان و استرالیا از طریق درآمدهای مالیاتی تامین می شود. حتی در کشورهایی که از منابع غنی همچون نفت و گاز برخوردار هستند، مالیات از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به طوری که در حال حاضر در ایران حدود سی و پنج درصد از درآمد های دولت را تشکیل می دهد. دولت ها با اتخاذ سیاست های مختلف اقتصادی در زمینه مالیات می توانند سیاست های انقباضی و انبساطی گوناگون را با توجه به شرایط مختلف اقتصادی اتخاذ و از این طریق نسبت به رفع مشکلات اقتصادی از قبیل تورم و رکود اقدام نمایند. (نشریه سامان بهار1389)
از دیدگاه اجتماعی، توسعه بخش مالیات و وابستگی دولت بر درآمدهای مالیاتی، باعث تقویت ساختار دموکراسی می شود و نظارت مردم را بر ارکان حکومت توسعه می بخشد. در جامعه مبتنی بر مالیات، کارایی و اثربخشی در حداکثر خود قرار می گیرد و منابع تولید کمترین اتلاف را دارند. اما با گذشت بیش از هفتاد سال از ایجاد نظام مالیاتی در ایران هنوز این بخش مهم نظام اقتصادی، نتوانسته خود را با نیازهای اقتصادی کشور و تحولات اقتصادی دنیا هماهنگ کند و مطابق با آنها پیش رود. در حالی که درآمدهای مالیاتی نسبت به تولید ناخالص داخلی در فرانسه هفتاد درصد، در کره جنوبی چهل درصد، در آمریکا هفتاد و پنج درصد و در آلمان و انگلیس بالای شصت درصد است. این رقم در ایران به کمتر از هفت درصد تولید داخلی می رسد. ( نشریه سامان بهار1387 ).
مالیات به مثابه یک نوع هزینه اجتماعی است که آحاد یک ملت در راستای بهره وری از امکانات و منابع یک کشور موظفند آنرا پرداخت نمایند تا توانائیهای جایگزینی این امکانات و منابع فراهم شود. مالیات در واقع انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت و یا بخشی از سود فعالیتهای اقتصادی است که نصیب دولت میگردد زیرا ابزار و امکانات دست یابی به درآمد و سودها را دولت فراهم ساختهاست. دولتها برای جبران هزینه های خدماتی که به شهروندان انجام می دهند. از طریق وضع مالیاتی اقدام مینمایند والبته هدف از وضع مالیاتی برای اغلب کشورها جبران هزینه نیست زیرا از طریق مالیات نقدینگی دچار تغییرات میشود که بعد از جبران هزینه مهمترین عامل وضع مالیاتی می باشد. مالیات مقدار پول و یا مالى است که شهروندان یک کشور طبق قانون به دولت خود مى پردازند تا در جهت اداره امور کشور تامین کالاها و خدمات عمومى و ضرورى تضمین امنیت و دفاع همگانى و عمران و آبادانى توسط دولت مورد بهرهبردارى قرار بگیرد. مالیات ریشه تاریخى طولانى و عمیقى دارد و عمر آن با پیدایش نخستین حکومتها و سازمانهاى مدیریت اجتماعى همراه مى باشد. تنها نوع و مقدار مالیات و نحوه وصول آن متفاوت بوده است و اصل آن هیچگاه متروک نمى شده است. در برخى از کشورهاى جهان باستان از قبیل کلده و آشور در(بین النهرین) و (آتن)، فرهنگ وصول مالیات از مردم تابع قوانین مدون بوده ولى در بسیارى از نقاط جهان مسئله مالیات از نظر چگونگى وصول واندازه آن تابع اراده دولت مرکزى و یا پادشاه بوده است که در برابر دریافت مقدارى پول و یا کالا در سال، حکومت و فرماندارى مناطق گوناگون را به افراد واگذار مى کرده است. حاکم منطقه نیز که به یک طایفه و قبیله و منطقه و یا شهر و ایالتى منصوب مى شد آن اندازه از پول و کالا جهت دولت مرکزی باافزودن مبالغ هنگفتى براى اداره امور منطقه و خود و ذخیره شخصى بطور سرانه و یا خانوارى از مردمان زیر سلطه خود وصول می کرد و در نپرداختن آن براى پادشاه و حاکم منطقه هیچ عذرى پذیرفته نبود. ازاینرو در عصر حاضر یکى از پایه هاى استوار کشوردارى، ترقى و پیشرفت وارائه خدمات به مردم و در نتیجه دریافت مالیات مى باشد. دریافت مالیات از جامعه در کشورهاى جهان امرى طبیعى و براساس سیاست مالى مى باشد و در برخى از کشورهاى صنعتى جهان 90 تا 98 درصد بودجه عمومى از طریق مالیاتها تامین مى شود و مردم نیز هیچگونه واکنش منفى در برابر آن بروز نمى دهند. برای پرداخت مالیات دو نگرش وجود دارد، نگرش اول روی دو اصل داوطلبانه بودن مالیات و مشروط بودن آن به استفاده افراد از خدمات دولتی می باشد. نگرش دوم به اصول اجباری بودن و بلا شرط بودن آن تاکید می کند. که امروزه نگرش مطرح در حکومت ها جهت اخذ مالیات از مردم، نگرش اجباری و بلاشرط بودن آن می باشد. بدین جهت که با پرداخت مالیات بخش قابل توجهی از ثروت اشخاص به دولت ها انتقال پیدا می کند، فعالیتهایی جهت تعدیل این انتقال منابع از طرف مالکان درخواست و توسط مدیریت واحدهای تجاری به اجرا در می آید. در فرار مالیاتی برای تعدیل هزینه مالیات متعلقه، اقداماتی از طریق فرآیندهای غیر قانونی غیر قابل توجیه به اجرا گذاشته می شود، ولی اجتناب مالیاتی از طریق قوانین و معافیت های مصوب مراکز قانونی، در واحدهای تجاری انجام می شود تا مالیات کمتری پرداخت شود (دسای و دارماپالا 2009). یکی از مصادیق این معافیت ها در ایران، معافیت موضوع ماده 132 ق. م. م می باشد که بر حسب آن، درآمد مشمول مالیات ابرازی ناشی از فعالیت های تولیدی و معدنی در بخش های تعاونی و خصوصی که پروانهی فعالیت آنها از طرف وزارت خانه های ذیربط صادر شده باشد، به میزان هشتاد درصد و به مدت چهار سال و در مناطق کمتر توسعه یافته به میزان صد در صد و به مدت ده سال از مالیات موضوع ماده 105 ق. م. م معاف می باشند.
[1] Hanlon & Hitzman 2009
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 20233 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 1804 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 57 |
پاورپوینت ترفندهای فتوشاپ
این مجموعه شامل آموزش کامل فتوشاپ به همراه ترفندهای پرکاربرد این نرم افزار میباشد. این مجموعه در قالب فتوشاپ با مجموع 60 اسلاید با گرافیک زیبا میباشد. همچنین فایل صوتی و فایل word نیز داخل این مجموعه میباشد
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 86 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
ادبیات تجربی
با وجود اینکه بیش از 7 دهه از عمر سینما در ایران می گذرد، تنها کمی بیش از 10 سال است که انجام تحقیقاتی از منظر جامعه شناختی درباره سینما آغاز شده است. با توجه به موضوع رساله حاضر، از میان پژوهشهای قابل تأمل جامعهشناسی سینما، در ذیل به آن دسته از تحقیقات اشاره میکنم که از زوایای مختلف به بررسی رابطه تحولات اجتماعی و سینما در ایران پرداختهاند.
"مجید حسینی زاد" در رساله دکتری جامعهشناسی دانشگاه تهران، تحت عنوان "تحولات اجتماعی در سینمای ایران"، با استفاده از مدل تحلیلی جامعهشناسی سینمای هواکو به بررسی رابطه تغییرات اجتماعی و شکلگیری ژانرها و موجها در تاریخ سینمای ایران از آغاز تا 1370 میپردازد. روش مطالعه او ترکیب تحلیل محتوا و مطالعه اسنادی فیلمها با توجه به تحولات اجتماعی و سینمایی ایران میباشد. حسینی زاد موج اول سینمای ایران را سینمای باستانی مینامد، که کاملاً در ارتباط با شرایط اجتماعی زمان رضاخان و مطرح کردن ناسیونالیسم ایرانی رضاخانی با تأثیر از نازیهای آلمان است. این سبک از ابتدای دوره پهلوی تا دوره فترت (1316) ادامه یافت که نمونه هایی از فیلمهای این سبک، دختر لر و لیلی و مجنون ساخته سپنتا میباشند. این سبک عمدتاً از نظر شکل به اکسپرسیورئالیسم شوروی و از نظر ماهیت به اکسپرسیونیسم آلمان دوره وایمار نزدیک است (حسینی زاد، 1374: 138).
وی معتقد است که شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی سالهای پس از 1320 و اشغال ایران و به دنبال آن سرخوردگیها و تحقیرهای ناشی از جنگ، ژانری از سینما را پدید آورد که وی آن را سینمای خیالبند و رؤیاپرداز مینامد- سینمایی که در آن حقیقت، رنگ خورده و واژگونه جلوه داده میشود و خصیصه آن تکیه بر آرزوهای سرکوبشده مخاطب است.
پس از کودتای 1332 و حضور فراگیر آمریکاییها و به دنبال آن ورود محصولات سینمای هالیوود به ایران، ژانری از سینما در ایران شکل گرفت که حسینی زاد آن را، به تأسی از هوشنگ کاووسی، «فیلمفارسی» مینامد- یعنی سینمایی که هیچ سنخیتی با واقعیت اجتماعی ندارد. او مؤلفههای فیلمفارسی را اغراق در پرداخت صحنهها، کلیشههای داستانی سینمای هند، جذابیتهای جنسی و تأکید بر سائقهای فیزیولوژیکی و جنسی برمیشمارد.
به باور حسینی زاد سینمای ایران پس از 1338 هویتی برای خود یافت و تا سال 1348، زن به عنوان عنصری جنسی در سینما جا افتاد. فیلمهای این دوره، تجاری و اکثراً تقلیدی از فیلمهای اروپایی و هندی بود. به تبع کپیبرداری از سینمای غرب، موقعیت زن نیز تقلید شد و به موقعیت زن در سینمای غرب نزدیکتر گشت. به غیر از معدود فیلمهای نسبتاً پرمایه در این دوره، بقیه فیلمها تماماً تجاری هستند و زن نیز در آنها بر اساس قواعد تجارت و فروش به کار گرفته میشود (حسینی زاد، 1374: 186).
وی در جای دیگری اشاره میکند که پس از انقلاب و بعد از جنگ، سه گرایش در فیلمسازی به وجود آمد که نتایج طبیعی تحولات درونی اجتماع هستند. این سه گرایش عبارتند از: سینمای آرمانگرا که قهرمانی آرمانگرا در عصر سازندگی را دنبال میکند؛ سینمای واقعگرای شبیه به سینمای نئورئالیستی ایتالیا که به نقد جامعه میپردازد و نمونههای بارز آن آبادانیها و عروسی خوبان میباشد و حضور قدرتمند زنان فیلمساز پس از انقلاب نیز در این حیطه است؛ و سینمای تجاری به شکل غربی آن، که نمونه بارز آن فیلم عروس است که همان فیلمفارسی قبل از انقلاب است.
یکی از نقاط قوت این رساله، یکی این است که نویسنده، ضمن بررسی گسترده تاریخ سینمای ایران، برای اولین بار نوعی ژانربندی و تقسیمبندی فیلمها بر اساس سبک را ارایه میدهد. دیگر اینکه این رساله پژوهشی است پویا و تحلیلی- توصیفی که تغییرات ساختاری در ایجاد ژانر را بررسی می کند. اما شایان ذکر است که چارچوب نظری استفادهشده- نظریه جامعه شناسی سینمای هواکو- بیانی کلی دارد و نمیتوان آنرا یک چارچوب نظری محدود خواند، و نویسنده نیز در رسیدن به نتایجی که در رساله خود به آنها اشاره کرده است، چیز زیادی مدیون نظریه هواکو نیست.
"پرویز اجلالی" در رساله دکتری جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی (واحد علوم و تحقیقات) در سال 1374 تحت عنوان "جامعهشناسی فیلمهای عامهپسند ایرانی: بازتاب دگرگونی جامعه در فیلمهای سینمایی در ایران (1357-1309)"، به تشریح و توصیف نهاد فیلمسازی در ایران و تحلیل محتوای فیلمهای به نمایش درآمده با مضامین عامهپسند و تجاری پرداخته است.
هدف نویسنده، مشاهده و ارزیابی فرایندهای مدرنیزاسیون با استفاده از تغییرات محتوای فیلمها بوده است؛ یعنی مشاهده رابطه محتوای فیلمها با واقعیات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه روزگارشان- که این هدف با استفاده از نظریه ساختگرایی گلدمن دنبال شده است.
نویسنده در پایان نتیجه میگیرد که فیلمهای عامهپسند ایرانی در آن سالها، با وجود سطحی بودن و ابتذالشان، ناخودآگاه یا خودآگاه برخی خصوصیات پایدار و کهن فرهنگ ملی ما را منعکس کردهاند؛ مثلاً تصورات فرهنگی سنتی موجود در جامعه در مورد زنان، حکومت، قانون و خانواده در فیلمها مشاهده میشود. علاوه بر این، نمونههایی از دگرگون شدن نگرشهای مردم نسبت به مدرنیزاسیون نیز در فیلمها دیده میشود. البته در برخی دورهها که آهنگ رشد اقتصادی ملایمتر و مشکلات و بحرانهای اجتماعی کمتر بوده است، مثل دهه 1330، فرایند مدرنیزاسیون فرهنگ با شتاب بیشتری به وقوع میپیوندد.
یکی دیگر از نتایج این رساله این است که، سینمای عامهپسند ایران تا اواخر دهه 40، با وجود عدم صراحت سیاسی غالباً دارای نگرشی محافظهکار بود که از نظام طبقاتی، فرهنگی و سیاسی موجود دفاع میکرد و تلویحاً در خدمت حفظ و استمرار آن بود. نگرش محافظهکارانه فیلمفارسیهای اواخر دهه 40، با پیدایش موج قیصر (1348) و مضمون انتقام عصیانگرانه فردی، دگرگون شد و گروهی از فیلمهای عامهپسند، ناخودآگاه نگرشی معترض و رادیکال نسبت به جامعه پیدا کردند.
از دهه 1350 به بعد، فیلمها عمدتاً بیانگر بحرانهای اخلاقی، سیاسی و فرهنگیای بود که طبقات متوسط شهری و گاه طبقات پایین با آنها روبرو بودند. بالاخره، در طول دهه 1350، با وجود عدم حساسیتی که عموماً در فیلمهای ایرانی به طور عام نسبت به تحولات فکری و سیاسی جامعه وجود داشت، میتوان به طور ضعیف در برخی فیلمها نشانههایی از گرایشهای فرهنگی و سیاسیای را مشاهده کرد که زمینه ساز انقلاب شد.
این رساله، از این حیث که به مطالعه تاریخی جامعی درباره سینمای ایران پرداخته شاخص و متمایز است. ولی اگر باریکبینانه بنگریم محقق در بحث روشی، استفاده مناسبی از تحلیل محتوا نکرده است. نکته جالب توجه دیگر در این رساله، نتیجهگیری نویسنده درباره سینمای ایران است. از نظر او، اگرچه سینمای ایران از بسیاری لحاظ قابل انتقاد است، اما باز هم گوشههایی از خصایل ایرانیان در آن به چشم میخورد و بنابراین به لحاظ اجتماعی قابل تأمل است. این نتیجهگیری نویسنده، ادعایی است در مخالفت با جریانی قوی و معروف از منتقدان سینمای ایران، که این سینما را کاملاً دور از واقعیتهای اجتماعی جامعه ایران میدانند.
فرامرز رفیعپور در تحقیقی تحت عنوان "وسایل ارتباط جمعی و تغییر ارزشهای اجتماعی" در سال 1378، به بررسی پر فروشترین فیلمهای سالهای 1360، 1365، 1370، و 1372 پرداخته است که به ترتیب عبارتند از: برزخیها، بایکوت، عروس و هنرپیشه.
محقق با کاربست روش تحلیل محتوای کمی، ارزشهای اجتماعی (ارزشهای مذهبی، مصرفگرایی، مادیگرایی، برابری اجتماعی) را در فیلمها اندازهگیری و نمرهگذاری کرده و نتیجه میگیرد که یک فرایند تغییر ارزشها اتفاق افتاده است و جامعه به سمت ارزشهای مادی- ثروت، نابرابری، سودجویی و مصرفگرایی- به عنوان ارزشهای مثبت گرایش داشته و از ارزشهای ملی، مذهبی و انقلابی موجود در پر فروشترین فیلم سال 1360، یعنی برزخیها، دور شده است.
"علی رجب زاده" در پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد (دانشکده هنر و معماری) تحت عنوان "رئالیزم اجتماعی در سینمای ایران و نقش آن در افکار عمومی (1375-1365)"، که در سال 1378 انجام شده، به بررسی زمینههای اجتماعی شکلگیری واقعگرایی در سینمای دهه 70 و اواسط دهه 80 در ایران پرداخته است. نویسنده با استفاده از تحلیل محتوای فیلمهای این دوره، معتقد است که نوعی رئالیسم اجتماعی در سینمای ایران اتفاق افتاده که هدفش توجه به اوضاع جامعه معاصر خود است. وی بر این باور است که بعد از جنگ، سینما با بهرهگیری از مؤلفهها و عناصر مستند، به ساختاری واقعی دست یافته است. این ساختار واقعی، شباهت زیادی بین سینمای نئورئالیستی ایتالیای بعد از جنگ جهانی دوم با سینمای بعد از جنگ ایران به وجود آورده است. وی یکی از دلایل درخشش سینمای ایران در محافل جهانی و دریافت جوایز بین المللی را همین گرایش سینمای ایران به کشف و جستجوی وقایع اجتماعی و واقعگرایی میداند.
نویسنده در خاتمه عواملی را بر میشمرد که سینمای ایران را محدود کردهاند و مانع از آن میشوند که این سینما مفسر اجتماع و منتقد جامعه باشد:
- بخش عظیمی از بدنه سینمای ایران محافظهکارانه عمل میکند و پرداختن به مناسبات و روابط اجتماعی را وظیفه خود نمیداند.
- این تصور وجود دارد که سینما صرفاً رسانهای سرگرمکننده است و باید به موضوعاتی بپردازد که بتواند چنین کارکردی در جامعه داشته باشد.
- اعمال ممیزی بر فیلمنامهها، تعویض و بازسازی برخی صحنهها، ممنوعیت نمایش برخی فیلمها.
- عدم طرح مسایل و معضلات اجتماعی چه به عنوان محور و موضوع فیلمها و چه به عنوان زمینه و فضای داستانی و ساختاری در جشنوارههای فیلم فجر.
نقطه آسیبپذیری این تحقیق، عدم وجود مبنایی تجربی، مثل تحلیل محتوای فیلمها، برای استدلالهای نویسنده است، زیرا وی کمتر به ارایه آمار و ارقام مستدل پرداخته است.
"مسعود زندی" در پایان نامه کارشناسی ارشد رشته ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران در سال 1382، با عنوان "سینما و تغییرات فرهنگی در ایران بعد از خرداد 1376: شکلگیری سینمای زن و تغییرات مضامین آن"، با استفاده از نظریه جامعهشناسی سینمای هواکو به بررسی تغییرات فرهنگی بعد از خرداد 76 و اثر آن بر بازنمایی زن در سینمای ایران میپردازد. روش اولیه مطالعه او اسنادی است و هدف آن جستجوی عوامل ساختاری لازم برای پیدایش یک موج فیلم از نظر هواکو است و سپس، جهت مقایسه بازنمایی زن در سینمای قبل و بعد از خرداد 76، به تحلیل محتوا میپردازد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 194 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 112 |
سادهترین تعبیر از بازنمایی که برگرفته از واژهنامه آکسفورد است این مفهوم را چنین تعریف میکند: «عمل نمایش دادن کسی یا چیزی به شیوهای خاص». اما تعریفی پیچیده از این مفهوم که توسط کریس بارکر و از منظر مطالعات فرهنگی بیان شده، بیان می کند: «بازنمایی مجموعهای از فرآیندهاست که از طریق آن، اعمال معنادار، یک شئی یا رفتار در دنیای واقعی را توصیف یا معنا میکنند. از اینرو، بازنمایی عمل نمادپردازانه است که دنیای مورد نظر مستقلی را انعکاس میدهد» (بارکر، 2004: 177).
"بازنمایی" یکی از مفاهیم بنیادی در مطالعات رسانهای است. کلمه ای که معانی احتمالی متفاوتی را به همراه دارد. بازنمایی راه و روشی است که از آن طریق، رسانهها حوادث و واقعیتها را نشان میدهند. از نظر "ریچارد دایر"[1] مفهوم بازنمایی در رسانهها عبارت است از:
«ساختی که رسانههای جمعی از جنبه های مختلف واقعیت مثل افراد، مکان ها، اشیاء، اشخاص، هویت های فرهنگی و دیگر مفاهیم مجرد ایجاد میکنند. تجلی بازنمایی ها ممکن است به صورت گفتاری، نوشتاری یا تصاویر متحرک باشد»(Dayer,2005,P.18).
تعریف بازنمایی:
فرهنگ لغات مطالعات رسانهای و ارتباطی بازنمایی را اینگونه تعریف میکند:
کارکرد اساسی و بنیادین رسانهها عبارتست از بازنمایی واقعیتهای جهان خارج برای مخاطبان واغلب دانش و شناخت ما از جهان بوسیله رسانهها ایجاد میشود و درک ما از واقعیت بواسطه و به میانجیگری روزنامهها، تلویزیون، تبلیغات و فیلمهای سینمایی و ... شکل میگیرد. رسانهها جهان را برای ما تصویر میکنند. رسانهها این هدف را با انتخاب و تفسیر خود در کسوت دروازبانی و بوسیله عواملی انجام میدهند که از ایدئولوژی اشباع هستند... آنچه ما به مثابه یک مخاطب از آفریقا و آفریقایی ها، صرب ها و آلبانیایی تبارها، اعراب و مسلمانان و ... می دانیم ناشی از تجربه مواجهه با گزارش ها و تصاویری است که بواسطه رسانهها به ما ارایه شدهاست. بنابراین مطالعه بازنمایی رسانهای در مطالعات رسانهای، ارتباطی و فرهنگی بسیار مهم و محوری است. از آنجائی که نمیتوان جهان را با تمام پیچیدگیهای بیشمار آن به تصویر کشید، ارزشهای خبری، فشارهای پروپاگاندایی، تهییج، تقابل (که ما را از دیگران جدا میسازد) یا تحمیل معنا در قالب مجموعهای از پیچیدگیهای [فنی و محتوایی] ارایه میدهند. براین اساس بازنمایی عنصری محوری در ارایه تعریف [از واقعیت] است (Watson and Hill, 2006: 248)
بازنمایی، تولید معنا از طریق چارچوبهای مفهومی و گفتمانی است. به این معنی که معنا از طریق نشانهها، به ویژه زبان تولید میشود. زبان سازندهی معنا برای اشیای مادی و رویههای اجتماعی است و صرفا واسطهای خنثی و بیطرف برای صورتبندی معانی و معرفت دربارهی جهان نیست. فرایند تولید معنا از طریق زبان را رویههای دلالت مینامند. لذا آنچه واقعیت نامیده میشود خارج از فرایند بازنمایی نیست. البته این بدان معنا نیست که هیچ جهان مادی واقعی وجود ندارد، بلکه مهم معنایی است که به جهان مادی داده میشود. استوارت هال میگوید:« هیچچیز معناداری خارج از گفتمان وجود ندارد؛ و مطالعات رسانهای وظیفهاش سنجش شکافت میان واقعیت و بازنمایی نیست بلکه تلاش برای شناخت این نکته است که معانی به چه نحوی از طریق رویهها و صورتبندیهای گفتمانی تولید میشود. از دیدگاه هال، ما جهان را از طریق بازنمایی میسازیم و بازسازی میکنیم». (کالورت و لوییز، 2002: 200)
استورات هال بازنمایی را به همراه تولید، مصرف، هویت و مقررات، بخشی از چرخه فرهنگ میداند. او بازنمایی را به معنای استفاده از زبان برای گفتن چیزی معنادار یا برای نمایش دادن جهان معنادار به افراد دیگر تعریف میکند. بازنمایی بخشی اساسی از فرایندی است که به تولید معنا و مبادله آن میان اعضای یک فرهنگ میپرداد و شامل استفاده از زبان، نشانهها و ایماژهایی میشود که به بازنمایی میپردازد. (هال و جالی، 1997: 15)
هال استدلال میکند واقعیت به نحو معناداری وجود ندارد و بازنمایی یکی از شیوههای کلیدی تولید معناست. معنا صریح یا شفاف نیست و از طریق بازنمایی در گذر زمان، یک دست باقی نمیماند. معنا بیثبات یا لغزنده است و همیشه قرار ملاقاتش با حقیقت مطلق را به تاخیر میاندازد، همیشه برای همطنین شدن با موقعیتهای جدید مورد مذاکره قرار میگیرد و تغییر مییابد، اغلب مورد مجادله بوده و هر ازگاهی به شدت بر سر آن جنگ شده است... معانی به شدت در رابطه با قدرت ثبت و حک می شوند. (مهدی زاده،1387: 16)
به عبارت دیگر بازنمایی یکی از کارکردهای فرهنگی است که معنا را تولید میکند. تأکید بر کردارهای فرهنگی در اینجا بدین معنی است که مشارکت کنندگان در یک فرهنگ هستند که به افراد، ابژهها و حوادث معنا میبخشند. چیزها فینفسه دارای معنا نیستند. بنابراین معنای
چیزها ، محصول چگونگی بازنمایی آنهاست و فرهنگ، تفسیر معنادار چیزهاست. معنایی که محصول بازنمایی افراد از آنهاست و بازنمایی به عملکرد تأثیرگزار چیزها برای ما بستگی دارد. (هال: 1997: 1)
مطالعات فرهنگی با اتخاذ نگرشی برسازنده درباره بازنمایی باور دارد که پدیدهها فینفسه قادر به دلالت نیستند بلکه معنای پدیدهها ناگریز باید از طریق واسطه فرهنگ، بازنمایی شود. بازنمایی فرهنگی و رسانهای نیز نه امری خنثی و بیطرف، که آمیخته روابط و مناسبات قدرت جهت تولید و اشاعه معانی مرجح در جامعه در راستای تداوم و تقویت نابرابریهای اجتماعی است.
اگر بپذیریم که معنا واجد ماهیتی ثابت و تضمین شده نیست بلکه از بازنماییهای خاص طبیعت در فرهنگ ناشی میشود، آنگاه میتوان نتیجه گرفت که معنای هیچچیز نمیتواند تغییر ناپذیر، غایی یا یگانه باشد. در واقع، معنای هر چیز همواره از یک زمینه بر میآید و مشروط به عواملی دیگر و همچنین تابع مناسبات متحولشونده قدرت است. بازنمایی فرهنگی و رسانهای نه امری خنثی و بیطرف، که آمیخته به روابط و مناسبات قدرت جهت تولید و اشاعه معانی مرجّح در جامعه در راستای تداوم و تقویت نابرابریهای اجتماعی است. (مهدی زاده،1387: 16)
ریچارد دایر درباره بازنمایی این پرسش را مطرح میکند که چه کسی، کدام گروه را به چه شیوهای باز مینمایاند. به دنبال چنین رویکردی است که موضوع رابطه میان «بازنمایی»، «قدرت» و «ایدئولوژی» پدیدار میشود. به این معنا که بازنمایی فرایند نمایش شفاف واقعیت از طریق رسانهها نیست بلکه اساساً فرایندی است که طی آن برخی امور نمایانده میشوند در حالیکه بسیاری از امور مسکوت میمانند؛ در واقع آنچه بازنمایی میشود، احتمالاً با منافع عده خاصی گره خورده است. (دایر به نقل از استریناتی، 1380)
در اندیشههای پستمدرنیستی و آنچه رولان بارت بر آن تأکید دارد، «چگونه» واجد اهمیت است و نه «چه». به بیان دیگر چگونگی امور واجد اهمیت است، نه آنچه در اندیشههای اومانیستی و فضلفروشانه بورژوازی در پیوند با «چیستی» میگذرد. اما در گرماگرم مجادلات میان «چه» و «چگونه»، آنچه مغفول میماند، «چراییِ» بازنمایی و یا به تعبیری سیاستِ بازنمایی است. چرا که یک نوع بازنمایی در یک لحظه خاص تاریخی و در پیوند با شخص، مضمون، نژاد، جنسیت و یا طبقه خاص پذیرفتنی است و در مواقع دیگر ممنوع شمرده میشود. رولان بارت همیشه بر چگونگی بازنمایی تأکید میورزید و با این تمرکز، به نوعی متنی کردن و شکل تازهای از سیاست اشاره داشت.
به طور کلی میتوان گفت که در دایره فرهنگی و اندیشگی امروز، بازنمایی زنان، اقلیتهای نژادی و دیگر گروههای سرکوب شده و به حاشیه رانده، مضمون نقد و نظرهای گوناگون بوده است. این نظریات قایل به این است که بازنمایی به هیچ وجه نمیتواند طبیعی و خنثی و مستقل از واقعیتهای بیرونی باشد و همیشه از سوی کدهای فرهنگی موجود و از پیشبوده ساخته و پرداخته میشود. (قره باغی، 1383: 41)
. به عبارت دیگر، بازنمایی فرآیندی است که به وسیله آن، اعضای یک فرهنگ، از زبان برای تولید معنا استفاده میکنند. در نتیجه، معنا، همیشه از فرهنگی به فزهنگ دیگر و از زمانی به زمان دیگر تغییر میکند. به این علت که معنی در حال تحول است و رمزگانها بیشتر به صورت قراردادهای اجتماعی عمل میکنند تا به صورت قوانین ثابت و غیر قابل نقض. (هال:1997)
به طور خلاصه می توان گفت بازنمائی فرایندی است که رسانه ها از طریق آن «جهان واقعی» را به ما نمایش می دهند، به عبارتی فاصله گرفتن از حقیقت و معیار و نشان دادن آن به شکلی دیگر و در برخی مواقع حتی نشان دادن به شکل وارونه.
کلیشه سازی
Stereotype از واژه یونانی Stereo به معنای جامد و سفت و سخت مشتق شدهاست. کلیشهها در واقع ایده ها و فرضیاتی هستند در حال جریان درباره گروههای خاصی از افراد. کلیشهها به مانند دو روی یک سکه عمل میکنند؛ آنها از یک سو به طبقه بندی گروهها میپردازند و از سوی دیگر به ارزیابی آنها اقدام میکنند. بنابرین کلیشهها در بر گیرنده سویه ای ارزشی هستند که قضاوتی جهت دار را در بر دارند. گرچه کلیشهها به دو شکل مثبت و منفی دیده میشوند اما اغلب آنها دارای بار منفی هستند و سعی میکنند از مجرای موضوعاتی سهل الوصول ادراکی از موقعیت یک گروه را فراهم آورند که به شکل قطعی و مشخصی، تفاوت های موجود در بین گروهها را برجسته سازند. این امر در حالی از خلال فرایند های کلیشهسازی تحقق می یابد که از طیف وسیعی از تفاوت ها در بین گروههای مد نظر چشم پوشی میشود و کلیشهها از خلال فرایند های سادهسازی سعی در یکدست سازی این تفاوت ها دارند.
در حالت کلی کلیشهسازی فرایندی است که بر اساس آن جهان مادی و جهان ایده ها در راستای ایجاد معنا، طبقه بندی میشود تا مفهومی از جهان شکل گیرد که منطبق با باورهای ایدئولوژیکی باشد که در پسِ پشتِ کلیشهها قرار گرفته اند.
هال کلیشهسازی را کنشی معنا سازانه میداند و معتقداست "اساساً برای درک چگونگی عمل بازنمایی نیازمند بررسی عمیق کلیشهسازی ها هستیم" (Hall, 1997:257 ). هال در بیان دیدگاه خود در باره کلیشهسازی به مقاله «ریچارد دایر» با عنوان «کلیشهسازی» اشاره میکند. دایر در این مقاله به تفاوت مهمی اشاره میکند که میان دو اصطالاح طبقه بندی و کلیشهسازی وجود دارد. از منظر دایر، بدون استفاده از طبقه بندی ها امکان معنادهی به جهان بسیار دشوار است (گرچه ناممکن نیست)، چرا که مفاهیم یا طبقه بندی های موجود در ذهن است که با انطباق آنها با مفاهیم عام، امکان درک و مواجهه با جهان ممکن میشود. مبنای نظری بحث دایر، مفهوم طبقه بندی آلفرد شوتز است. بنابراین و در حالت کلی، هال (1997) سه تفاوت بنیادین میان طبقه بندی و کلیشهسازی را اینگونه بر می شمرد:
اولاً کلیشهها تفاوت ها را تقلیل داده، ذاتی، طبیعی و نهایتاً تثبیت میکنند، ثانیاً با بسط یک استراتژی منفک سازی و شکافِ طبیعی و قابل قبول را از آنچه که غیر طبیعی و غیر قابل قبول است تفکیک میکنند ... ثالثاً کلیشهها از نابرابری های قدرت حمایت میکنند. قدرت همواره در مقابل فرودستان و گروههای طرد شده قرار میگیرد (Ibid: 258).
بنابراین کلیشهها نگهدارنده نظم اجتماعی و نمادین اند و بسیار سفت و سخت تر از طبقه بندی ها عمل میکنند. از منظر فوکویی، کلیشهها بر مبنای گفتمان های دانش / قدرت شکل میگیرند و عمل میکنند. همان گونه که قبلاً نیز ذکر شد، قدرت در اینجا در معنای محدود آن و در اصطلاحاتی همچون قدرت اقتصادی و اجبار فیزیکی عمل نمیکند بلکه شکلی نمادین دارد که با طرد آئینی همراه است.
تئو ون دایک بر مبنای پژوهش هایی که در اواخر دهه نود در زمینه گفتمان های مختلف و بازتولید نژادپرستی انجام داده است معتقداست که "تعصبات و کلیشهها بر تمامی فرایندهای پردازش اطلاعات یعنی خواندن، فهم و به خاطر سپردن گفتمان اثر می گذارد" (ون دایک، 1382 :298). بنابراین هر آنچه در فرایند پردازش اطلاعات دخیل است می تواند ابزار کلیشهسازی باشد؛ از تاثیرات تکنولوژیک گرفته تا ساختارهای روانشناختی افراد. رسانهها به عنوان میانجی انتقال اطلاعات از فرایند تولید کلیشهها مستثنی نیستند. آنها کلیشهها را می سازند، تقویت میکنند، بازتولید میکنند و حتی به اضمحلال می کشند.
سینما هم به مثابه رسانه ای مهم در جهان معاصر در امر کلیشهسازی دخیل است. در دنیای سینما، ابتدا کلیشهها برای کمک به ادراک روایت از سوی مخاطب شکل گرفتند. از سوی دیگر کلیشهها سبب ایجاز در روایت سینمایی میشوند. آنها تحت تاثیر عوامل زمینه ای نیز هستند. بنابراین"کلیشهها به تبعیت از تغییر بافت سیاسی- فرهنگی تغییر میکنند" (هیوارد، 1381: 270). به عنوان نمونه، بازنمایی کمونیسم در سینمای هالیوود دهه های 1950 تا 1990 طیفی را تشکلیل میدهد که از کمونیسم به مثابه تهدید (یعنی نیرویی بیگانه که می بایست شکست داده شود) تا نظام بی کفایت و فاسدی که محکوم به شکست است در نظر گرفته شدهاست. از سوی دیگر کلیشهها در بازنمایی تیپ ها و هنجارها بکار گرفته میشود و از آنجایی که "محصولاتی اجتماعی- فرهنگی هستند که شکل هنجاری به خود میگیرند، [پس] می بایست در مناسبت با نژاد، جنسیت، تمایلات جنسی، سن، طبقه و ژانر مورد بررسی قرار گیرند"(هیوارد، 1381: 270)
طبیعی سازی
طبیعی سازی به فرایندی اطلاق میشود که از طریق آن ساخت های اجتماعی، فرهنگی و تاریخی به صورتی عرضه میشوند که گویی اموری آشکاراً طبیعی هستند. طبیعی سازی دارای کارکردی ایدئولوژیک است. در فیلم و تلویزیون، دنیا به صورت طبیعی به شکل دنیایی سفید، بورژوازی و پدرسالار نشان داده میشود و بر این اساس طبیعی سازی وظیفه تقویت ایدئولوژی مسلط را بر عهده میگیرد. گفتمان های طبیعی ساز چنان عمل میکنند که نابرابری های طبقاتی، نژادی و جنسیتی بصورت عادی بازنمایی میشوند. "تصویر زن به شکل موجود درجه دوم و ابژه نگاه خیره مرد نشان داده میشود. (هیوارد، 1381: 204).
مفهوم طبیعی سازی در آثار رولان بارت ذیل عنوان اسطوره سازی به گویاترین شکل ممکن مطرح شدهاست. بارت اسطوره را نوعی گفتار میداند که صرفاً محدود به گفتار شفاهی نیست. "این گفتار مشتمل بر شیوه هایی از نوشتار و بازنمایی ها؛ نه فقط گفتمان نوشتاری بلکه همچنین عکاسی و سینما و گزارش و ورزش و نمایش ها و تبلیغات نیز شامل آن میشود و تمامی اینها می تواند در خدمت پشتیبانی از گفتار اسطوره قرار گیرد" (بارت، 1380: 86). باید توجه داشت که در اسطوره دو مضمون [دال و مدلول] کاملاً آشکار هستند؛ "یکی پشت دیگری پنهان نشدهاست ... اسطوره چیزی را پنهان نمیکند؛ کارکرد اسطوره تحریف کردن و مخدوش کردن است نه ناپدید کردن" (بارت، 1380: 97). در این روند است که اسطوره دست به «طبیعی سازی» می زند و اینگونه است که اسطوره شکل میگیرد: "اسطوره تاریخ را به طبیعت بدل میکند ... اسطوره گفتاری است که به شیوه مفرط موجه جلوه داده میشود" (بارت، 1380: 105). به عبارت دیگر، اسطوره ها عقل سلیم را که امر تاریخی است به گونه ای عرضه میکنند که انگار چیزی طبیعی است. این امر بی شک نوعی سوء استفاده ایدئولوژیک است.
بارت اسطوره را «گفتاری سیاست زدوده» میداند چرا که "طبیعی جلوه دادن پدیده های تاریخی هدفی ندارد جز سیاست زدایی" (اباذری،1380: 145). حاصل کار از بین رفتن عمل سیاسی در معنای واقعی کلمه، تبدیل علم انسانی به علم طبیعی و نهایتاً جایگزینی گزارش به جای تبیین است.
1-Richard Dyer
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 80 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 64 |
مقدمه
بازی، مهم ترین و اصلی ترین فعالیت کودک است.کودک انواع مهارت های آموزشی و اجتماعی را ناخودآگاه از طریق بازی می آموزد. برخی صاحب نظران، بازی های رایانه ای را جزء اسباب بازی ها می دانند و برخی آن را صورت های جدیدی از بازی می دانند که برای انجام آن از اشکال مختلف تکنولوژی استفاده می شود. با توجه به این که هنوز هم اهمیت اسباب بازی های ساختنی، عروسک، ماشین و.... در نزد روانشناسان رشد بسیار است، اما آمار و ارقام نشان دهنده رشد روز افزون طرفداران بازی های رایانه ای است.
پدیده بازی های رایانه ای مانند بسیاری از شکل های نوین سرگرمی که محبوبیت گسترده ای یافته باعث بروز نگرانی هایی درباره ی اثرهای جانبی آن ها بر بازیکنان افراطی شده است. چون بازی های رایانه ای در میان کودکان و نوجوانان به دلیل های نادیده انگاشتن دیگر فعالیت های آموزشی، اجتماعی و اوقات آسودگی خود، به صرف داشتن وقت به بازی می پردازند، این بازی ها بالقوه زیان بار به شمار می روند. پرداختن افراطی به بازی های رایانه ای نه فقط متأثر از محتوای بازی هاست، بلکه ویژگی های فردی نیز در گرایش نوجوانان به بازی ها نقش مثبتی ایفا می کند. به طوری که ویژگی های روان شناختی و شخصیتی افراد، تمایلات آن ها را تا حدی جهت می دهد. با توجه اشاعه و آثار شگرف بازی های رایانه ای که به لحاظ اثر گذاری به تغییر شیوه ای زندگی از آن با عنوان « انقلاب بازی های رایانه ای» یاد می کنند و با توجه به گستره ی بازی ها، دیگر نمی توان به آن ها فقط به عنوان وسیله ی گذراندن اوقات فراغت نگریست، بلکه ممکن است عامل اثر گذاری یا اثر پذیر از ویژگی های روان شناختی افراد باشد.
«گانتر»[1] (1998) بازی های رایانه ای را جلوه ای از تحولات فناوری در عصر انقلاب رایانه می داند. این بازی ها را می توان روشی نو از آموزش غیر رسمی دانست. هم اکنون بازی های رایانه ای، به عنوان یک وسیله گذراندن اوقات فراغت منحصر به سن خاصی نیست. طراحان بازی های رایانه ای، با انجام تحقیقات مختلف در مورد کودکان خردسال می خواهند دامنه مخاطبان خود را وسعت بخشند و سود بیشتری بدست آورند. از طرف دیگر، هر روزه به دلیل تولید انبوه، دسترسی آسان، قیمت ارزان، زندگی آپارتمانی و عوامل مختلف دیگر، بر طرفداران این سرگرمی جدید در سرتاسر دنیا افزوده می شود و مخاطبان این بازی ها نیز هر روز با خرید، اجاره و یا بازی در کلوپ ها، ساعات بیشتری از اوقات خود را صرف این بازی ها می کنند. در مورد آثار مثبت و منفی بازی های رایانه ای بر جسم، روان و حتی عادات اجتماعی کودکان و نوجوانان، تحقیقات بسیاری شده است. برخی محققان، بازی های رایانه ای را سبب کنش های عصبی و روحی، اضطراب، القای خشونت و پرخاشگری دانسته و برخی به نکات مثبت آن ها، به خصوص در فرآیند آموزش و یادگیری، توجه کرده اند. اما هر دو گروه به این مسئله یقین دارند که انتخاب درست بازی های رایانه ای، باعث می شود تا اثرات منفی آن کاهش یابد (تفضلی فرد،1385).
(شاتون1989) در ارتباط با بازی های رایانه ای یا ویدیوئی به جای "اعتیاد" از واژه "وابستگی" استفاده می کند که به کمک آن می توان گروه خاصی از افراد را متمایز ساخت که بازی برایشان تنها یک سرگرمی اصلی نیست، بلکه نقش های اجتماعی و روانشناختی ویژه ای در زندگیشان دارد و آنان را از دیگر بازیکنان جدا می کند. رفتار اعتیاد پذیر، فارغ از هر زمینه ای، صرفا واکنش به مجموعه ای از موقعیت ها نیست، بلکه بیشتر گرایشی را نمایان می سازد که با گونه های خاصی از شخصیت همراه است (علی پور،1390).
2-2- نظریه های راجع به بازی
2-2-1- نظرات پیشوایان اسلام و دانشمندان اسلام
تعالیم اسلامی در مورد تربیت کودکان ابعادی وسیع دارد و علاوه بر این که برای دوران پیش از تولد دستوراتی دارد، برای دوران بعد از تولد نیز توصیه هایی می نماید. اسلام به بازی کودکان خیلی اهمیت می دهد. بازی را وسیله ای برای تجدید قوا می داند از این را است که با محیط خود درگیر می شود و به مناقشه رودررو می پردازد و نیروی قهر و غلبه بر مشکلات طبیعی خود و محیط را در می یابد و نهایتا به سازگاری می گراید (مقدم،ترکمان،1380).
2-2-2- نظریه ویگوتسکی
ویگوتسکی،[2] روانشناس روسی به صراحت بیان می کند؛ بازی خصوصیت غالب کودک نیست بلکه عامل راهگشای رشد است. محققان امروزی باور دارند بازی برای رشد خصوصیاتی که مربوط به شناخت و رشد اجتماعی است از اهمیت زیادی برخوردار است (شاوردی ، شاوردی، 1388).
2-2-3- نظریه پیاژه
در نظریه پیاژه[3] بازی راهی است برای دسترسی به جهان بیرون و لمس آن به گونه ای که با وضع کنونی فرد مطابقت کند. با این تعبیر بازی در رشد و هوش کودک نقش حیاتی دارد و تا حدودی حضور آن در رفتار آدمی همواره مشهود است (مظفری،1389).
2-2-4- نظریه روان تحلیل گری
بازی بیش از هر چیز ارزش هیجانی دارد. فروید،[4] ضمن اشاره به نقش بازی در شکل گیری ظرفیت های بهنجار کودکان بر کنش پالایش آن تاثیر دارد. کنشی که به کودک اجازه می دهد از هیجان های منفی رهایی یابد و هیجان های مثبت را جایگزین آن کند (مظفری،1389).
2-2-5- نظریه های بازی
دانشمندان به ویژه روان شناسان برای تبیین بازی ها نظریات مختلفی ارائه کرده اند که به برخی از آن ها اشاره می شود.
1- نظریه ی کارآیی یا انرژی اضافی: بازی فعالیتی است که بر اساس مازاد انرژی در فرد، به خصوص در کودکانی که نمی توانند از آن در جهت کارهای سازش یافته استفاده کنند، تحقق می پذیرد ( اسپنسر،[5] 1963 و شیلر،[6] 1992)
2- نظریه استراحت یا رفع خستگی: بازی به هنگامی که فرد خسته است صورت می گیرد تا وی به استراحت و تجدید قوا بپردازد ( شالر[7]، لازاروس و پاتریک ، به نقل از منصور، 1381)
3- نظریه اجمال فعالیت های اجدادی: کودکان از این جهت به بازی می پردازند که محتواها و صحنه هایی را که قبلاً اجدادشان تولید کرده اند و زندگی آنان ایجاب می کرده است را تجدید کنند و این عمل به این جهت صورت می گیرد که دوران کودکی بهترین موقعیت برای تسویه اعمالی است که در زندگی آینده نیازی به آن ها نخواهد بود ( استانلی هال، 1904 ).
4- نظریه ی پیش تمرین: بازی فعالیتی مهم در دوران کودکی است و از عوامل مهم ساخته شدن سازمان روانی محسوب می شود. بازی یک سلسله ی پیش تمرین عمومی است که هدف آن برقراری زمینه اعمال سازش یافته برای آینده فرد است ( کارل گروس،1997 ).
5- نظریه ی دهلیز فعالیت های غریزی : بازی چون دهلیزی است که غرایز گذشته از آن سر بیرون می آورند ( کار، به نقل از منصور، 1381).
6- نظریه جبران: در این نظریه به بازی های جبرانی رمزی اهمیت داده می شود ( رابینسون،[8]1920)
7- نظریه ی پویایی دوران کودکی: بازی جزء فعالیت های خاص دوران کودکی است و این کنش نوعی پویایی دوران کودکی است، یعنی تحرک و تکاپویی که در سازمان روانی فرد وجود دارد و تظاهرات به شکل بازی جلوه گر می شوند ( بوی تاندیک، به نقل از منصور،1381).
8- نظریه ی درون سازی: بازی اولویت درون سازی نسبت به برون سازی است، یعنی وقتی که کنش ها یا فعالیت ها در روان بنه ها به صورت خالی جلوه گر شوند و هدف تعادل جویی را دنبال نکند فعالیت هایی که انجام می گیرند به منزله ی بازی خواهند بود. اگر برون سازی بر درون سازی اولویت یابد، تقلید بروز خواهد کرد. با توجه به این نظریه می توان گفت در بازی های تمرینی هیچ ساخت خاصی وجود ندارد ولی در بازی های رمزی ساخت های رمزی وجود دارند و در بازی های قاعده دار شکل گیری های تحول اخلاقی دیده می شود ( پیاژه ، 1851 تا 1968، به نقل از منصور، 1381). البته ناگفته پیداست که این نظریات قبل از ظهور و گسترش بازی های رایانه ای و به منظور تبیین بازی های سنتی طرح شده اند و به سادگی نمی توان آن ها را به بازی های رایانه ای ربط داد.
2-2-6- نظریات دیگر دانشمندان
2-2-6-1- نظریه ی جان سولر
جان سولر[9] (2005) دیدگاه خود را بر اساس نیازهای مازلو بیان می کند، مازلو گستره ی وسیعی از نیازهای آدمی را از نیازهای بنیادین و بیولوژیکی تا نیازهای والاتر خود شکوفایی طبقه بندی می کند که فرد نیازی را در یک سطح ارضاء و به سطوح بالاتر می رود. بنابراین افراد به این دلیل شیفته ی شی، فرد یا فعالیت خاصی می شوند که نیازی را در آن ها برطرف می کند. ابراهام مازلو مدل خود را درباره ی انگیزش انسانی، بر مبنای تجوید کلینیکی خود در سال (1943) ارائه داد. او نیازهای بشری را به پنج طبقه تقسیم کرد و آن را سلسله مراتب نیازها نامید.
1- نیازهای فیزیولوژیک: ارضای میل های تشنگی، گرسنگی و جنسی؛
2- نیازهای ایمنی: رهایی از ترس آسیب های بیرونی، تغییرات شدید بدنی؛
3- نیازهای مربوط به تعلق: میل به داشتن روابط عاطفی و مراقبتی، یعنی دریافت محبت و حمایت شخصی از سوی دیگران؛
4- نیاز به قدرت و منزلت: احترام و ارج گذاری مثبت از جانب همسالان و وابستگان؛
5- خودیابی یا شکوفایی: خدمت برای ارضای توان بنیادین فرد تا حد نزدیک تر شدن به خود طبیعی نیاز به ارتباط متقابل، شناخت اجتماعی و حس تعلق داشتن در سومین سطح نیازهای مازلو قرار می گیرد.
[1] - Gunter
[2] - Vygotsky
[3] - Piaget
[4] - freud
[5] - spencer
[6] Sehiller
[7] - Sehaller
[8] - Robinson
[9] - suler
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 42 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
پاورپوینت تأثیر فنّاوری اطلاعات درایجاد اشتغال پایدار در ۳۰ اسلاید زیبا و قابل ویرایش با فرمت pptx
شاخهای ازفنّاوری است که با استفاده از سختافزار، نرمافزار، شبکهافزار وفکرافزار، مطالعه وکاربرد داده وپردازش آن را درزمینههای: ذخیرهسازی، دستکاری، انتقال، مدیریت، جابهجایی، مبادله، کنترل، سوییچینگ ودادهآمایی خودکار امکانپذیر میسازد
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 122 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 43 |
تاریخچهی توجه به پژوهشگری معلم
پیشینهی توجه به پژوهشگری معلم، به دانش بدست آمده از جنبش آموزشی بر میگردد که در آن کاربرد روشهای علمی در توسعهی برنامهی درسی مورد تأکید قرار گرفت. این موضوع مربوط به زمانی میشود که باکینگهام در سال 1929، کتابی به عنوان «پژوهش برای معلمان» را تدوین نمود و در آن فصلی را به موضوع «معلم به عنوان پژوهشگر» اختصاص نمود. سپس جان دیویی (1938 و 1929)، موضوع «معلم پژوهنده» را مطرح ساخت و بیان نمود برنامههای درسی زمانی مؤثر خواهند بود که معلمان به طور فعال در پژوهش درگیر شوند (یون و همکاران 1999). بعد از آن همزمان با گسترش طرز فکر اقدام پژوهی، این شیوهی پژوهش در آموزش و پرورش نیز مطرح شد. «کرت لوین» به عنوان پدر اقدام پژوهی، یک محقق اجتماعی بود که اقدام پژوهی را به عنوان مبنایی که کارکنان به طور جدی در پژوهش درگیر شوند تا قادر به بهبود نتایج کار خود شوند توصیف کرد. طرز فکر اقدام پژوهی در آموزش و پرورش، در دهه ی 1950 در آمریکا رشد پیدا کرد، در دههی 1970 جنبش تازه ای در آمریکا با فعالیتهای محققانی همچون جان الیوت[1]، جک وایتهد[2]، ویلف کار[3] و استفن کمیس[4] شکل گرفت که اقدام پژوهی را به عنوان شیوه ای مؤثر در جهت توسعه ی حرفه ای معلمان مطرح کردند. وایتهد بر این عقیده بود که معلمان با مطالعهی نظامدار فعالیتهای خود قادر به تولید نظریه در زمینهی کار خود می باشند. نظریهی آن ها شامل توصیف و تشریح پاسخ این سؤال است: من چگونه میتوانم فعالیتهای آموزشی خود را بهبود بخشم؟ (وایتهد[5]، 1989؛ به نقل از نصراللهی، کریش[6]و موهدنور[7]، 2012). در ایران نیز در اسفند ماه 1367 به منظور سیاستگذاری در زمینهی پژوهش، شورای تحقیقات وزارت آموزش و پرورش تشکیل شد. در اواسط سال 1374، اساسنامهی پژوهشکدهی تعلیم و تربیت به تصویب شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری رسید و وظایف دبیرخانهی شورای تحقیقات آموزش و پرورش نیز به آنان واگذار گردید. با تأسیس پژوهشکدهی تعلیم و تربیت، تحوّل ساختاری در حوزة تحقیقات آموزش و پرورش ایران وارد مرحلهی جدیدتری گردید. در پی این تغییر، آییننامهی شورای تحقیقات نیز اصلاح شد و هدف آن به امر سیاست گذاری در زمینه گسترش تحقیقات و هدایت فعالیتهای مربوط در جهت بهبود کمی و کیفی نظام آموزشی کشور تغییر یافت (صافی1381). در سال 1375، به منظور ارتقای مهارت های پژوهشی در میان معلمان و به تبع آن در میان دانش آموزان و تشویق معلمان و کارگزاران آموزشی به انجام پژوهش حین عمل برای شناسایی مشکلات فرایند یاددهی-یادگیری و بهبود کیفیت این فرایند، برنامهای تحت عنوان «معلم پژوهنده» توسط پژوهشکدهی تعلیم و تربیت طراحی و اجرا گردید (چایچی، گویا، مرتاضی مهربانی ، ساکی، 1384). در سال 1382 بار دیگر آییننامه شورای تحقیقات مورد بازنگری قرار گرفت و عنوان آن به شورای سیاستگذاری تحقیقات وزارت آموزش و پرورش تغییر یافت. در این آئیننامه هدف از تأسیس شورا، تسهیل فعالیتهای سازمانی آموزش و پرورش، برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و رهبری و نظارت و ارزشیابی برای ایجاد محیط مناسب یادگیری ذکر شده است. در اسفند ماه 1383 به منظور تمرکز سیاستگذاری و یکپارچگی عملیات، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش رسماً کار خود را آغاز نمود. این پژوهشگاه اهداف طرح معلم پژوهنده را موارد زیر بیان می کند: گسترش فرهنگ پژوهش در میان معلمان و کارشناسان آموزش و پرورش، اشاعهی تصمیمگیری مبتنی بر پژوهش، پرورش تواناییها و مهارتهای ذهنی و عملی در انجام تحقیقات، رشد استعدادهای پژوهشی فرهنگیان، کاهش فاصلهی میان تحقیقات رسمی دانشگاهی و حوزهی اجرایی و مستندسازی تجارب مفید معلمان برای استفاده بوسیلهی سایر همکاران (رضوی، 1389). در سند ملّی تحول بنیادین آموزش و پرورش که در سال 1390 به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید، نیز بر توسعهی زمینهی پژوهشگری و افزایش توانمندیهای حرفهای معلمان به شکل فردی و گروهی، تبادل تجارب و دستاوردها در سطح محلی و اختصاص اعتبارات خاص برای فعالیتهای پژوهشی معلمان و استفادهی بهینه از ظرفیتهای موجود برای گسترش فرهنگ تفکر و پژوهش در بین مدیران و معلمان، تأکید گردید.
با توجه به تاریخچهای که در زمینهی پژوهشگری معلم بیان شد مشخص میگردد که توجه به مسئلهی معلم پژوهنده و حمایت از معلمان شایسته، کارآمد و پژوهشگر از نکات مشترک نظام های آموزشی مختلف است و طی سالهای اخیر در ایران نیز اقدامات مهمی در جهت پژوهشمداری در آموزش و پرورش و سرمایهگذاری در این زمینه انجام شده است لکن تا رسیدن به حد مطلوب و نهادینه شدن فرهنگ پژوهش در آموزش و پرورش راهی طولانی در پیش داریم.
2-1-2) اهمیّت و ضرورت توجه به پژوهشگری معلمان
جامعهی امروز ما که سرآغاز هزارهی سوم است از سوی بسیاری از صاحبان اندیشه، عصر دانایی لقب گرفته و پژوهش و تحقیق در عصر کنونی از مهم ترین عوامل تولید و گسترش دانش می باشد. در رویارویی با چالشهای این عصر، آموزش و پرورش سرمایهای اجتناب ناپذیر است؛ تحقق هر آرمانی در جوامع کنونی وابسته به آموزش و پرورش میباشد؛ از سوی دیگر رکن و غالب اصلی ساختار آموزش و پرورش را منابع انسانی آن، یعنی معلمان میسازند. بنابراین برای توسعه و تحقق اهداف پژوهشی در جامعه لازم است ابتدا معلمان دارای روحیّه و نگرش پژوهشی باشند، در صورت توفیق در تربیت معلمانی برخوردار از نگرش پژوهشی و مهارتهای عملی، بذر پویایی و تحول مستمر در نظام تعلیم و تربیت کاشته میشود (مهرمحمدی، 1379). بایستی برای معلمان در نظام تحقیقات آموزشی جایگاه روشنتر و دقیقتری در نظر گرفته شود به گونهای که آنها به کنکاش و شناسایی و حل مشکلات و مسائل دانش آموزان و همچنین مسائل و مشکلات حرفهای خود تشویق شوند. باید فراموش نکرد که معلمان میتوانند اساسیترین اهرمهای پژوهشی در نظام آموزشی کشور باشند و باید درنظر داشت مهمترین استفادهکنندگان از پژوهشهای تربیتی معلمان هستند که با گسترش فرهنگ پژوهش و ایجاد حرکتهای پژوهشی در بین آنها به تقویت تفکر علمی در مجموعهی نظام آموزشی کمک کردهایم (ساکی،1372). انجام فعالیتهای پژوهشی به معلمان کمک میکند تا بین نظریههای آموزشی و فعالیتهای روزمرهی آموزشی خود پیوند برقرار کنند، پژوهش نقش مستقیمی در بهسازی فعالیتهای آموزشی معلم دارد و از طریق حمایت از نقش معلم به عنوان پژوهشگر میتوان بر فاصلهی بین محقق و معلم غلبه کرد، همچنین مشارکت معلمان در پژوهش بازتاب زیادی در فعالیتهای کلاسی آنان دارد، در نتیجه معلمانی که در پژوهش درگیر میشوند توجه دقیقتری به روشهای صحیح تدریس، نگرش و فهم نسبت به کاربرد رویکردهای مختلف در فرایند تدریس دارند (یون و همکاران، 1999). بر همین اساس می توان گفت معلم پژوهنده کسی است که به امر آموزش و یادگیری مشغول است و می خواهد در فرایند آموزش و یادگیری شخصاً و یا همراه دیگر همکاران و دانش آموزان به پژوهش بپردازد تا آموزش را اثربخش سازد. یکی دیگر از دلایل گسترش اندیشهی معلم پژوهنده، ناکارآمدی تحقیقات آموزشی در بهبود مسائل آموزشی است. استیگلر و هیبرت (1383) با ذکر برخی کاستیهای روشهای سنّتی پژوهش در پاسخ گویی به نیاز معلمان، این فعالیتها را برای بهبود آموزش و تدریس ناکافی میدانند، به گفته آنان ممکن است محققان بسیار باهوش باشند ولی به اطلاعات مشابهی که معلمان در مواجهه با دانشآموزان واقعی، در شرایط کلاسهای واقعی و با اهداف یادگیری واقعی روبهرو میشوند، دسترسی ندارند و محققان برای بهبود آموزش باید بیشتر به اموری که در حال حاضر برای معلمان قابل درک است، پی ببرند. بنابراین یافتههای پژوهشی که معلمان پژوهشگر در کلاس درس به منظور اصلاح جریان آموزش و یادگیری بدست می آورند نسبت به یافتههای محققانی که در خارج از کلاس درس و به منزلهی پژوهشگران حرفهای به پژوهش میپردازند از اعتبار بیشتری برخوردار است. بنابراین آنچه می تواند در نظام آموزش و پرورش، ظرفیت تحول و ظرفیت پویایی مستمر ایجاد کند نظام پژوهشی است که نباید در سطح مسئولان ادارات آموزش و پرورش محدود شود. معلمان که تمامی وقت خود را صرف مواجهه با موقعیتهای عینی تعلیم و تربیت میکنند ضروری است طوری آماده شوند که خود به منزلهی پژوهشگر و محقق آموزشی و تربیتی عمل نمایند. متین(1382) در بیان اهمیت و ضرورت پژوهندگی توسط معلمان به نکاتی اشاره میکند:
“معلم بیش از دیگران در معرض پرسشهای آموزشی است؛ بهتر است برای پاسخ به پرسشها و مسائل، خود درگیر پژوهش و حل مسئله گردد. یافتههای پژوهش توسط خود معلمان به کار می رود. پس بهتر است که خود معلم نیز دست به پژوهش بزند. مشارکت معلم در پژوهش باعث ایجاد اعتماد به نفس میشود و در او انگیزه به پژوهش رشد مینماید. با درگیر شدن معلم در پژوهش مساله جدایی میان نظریه و عمل از میان میرود. نتایج حاصل از پژوهش معلمان در کلاس درس کاملاً کاربردی است. در فرآیند پژوهش، معلم هر جا لازم دانست تغییرهای لازم را اعمال میکند. معلم ضمن پژوهش رشد میکند، بالفعل میشود و چارهیابی، نوآوری و نوجویی اشاعه مییابد "
هر چقدر معلمان در پژوهش درگیر شوند به همان میزان فهم خود را از فرایند تعلیم و تربیت افزایش میدهند و آموختههای آنان تأثیر زیادی بر آنچه در مدرسه و کلاس درس اتفاق میافتد میگذارد. از این رو مسائلی که معلمان از طریق پژوهشهای انتقادی و بررسی دقیق فعالیتهای خودشان و برنامههای مدرسه مطرح میکنند بر جهتیابی آیندهی برنامههای آموزشی کارکنان، همچنین طرحهای توسعه و بهبود مدارس تأثیر میگذارد (یون و همکاران 1999). پژوهشی که توسط معلم انجام میگیرد طیفی از تغییرات را در فعالیتهای آموزشی وی بوجود میآورد، از این طریق معلمان راهکارهای جدید در زمینهی تدریس را توسعه میدهند (سیرجلا[8] ، 1996). به اعتقاد مورای، کمپل[9]، هکستال[10]، هولم[11]، جونز[12]، ماهونی[13]، منتر[14]، پروکتر[15]، وال[16]، (2009)، سه نکتهی مهم دربارهی جایگاه پژوهش در حرفهی معلمی و تدریس وجود دارد، اول اینکه حمایت از گسترش طرز تفکر «معلم به عنوان پژوهشگر» برای اطمینان از پیشرفت معلمان و کسب اطلاعات پژوهشی در زمینهی آموزش می باشد؛ دوم اینکه پژوهشگر فعال بودن بخش اساسی از کار تدریس همهی معلمان است و سوم اینکه افزایش ظرفیتهای پژوهشی معلمان حق مهم آنهاست و یکی از مؤلفههای اساسی آن، ایجاد زمینهها و فرصتهای پژوهش در آموزش است. معلم با بهرهگیری از پژوهش قادر خواهد بود تا دربارهی رویکردهای آموزشی که برای دانشآموزان مناسب است تصمیمگیری درستی نماید در نتیجه بیشترین تأثیرگذاری را بر عملکرد دانشآموزان خواهد داشت (آکرسون[17]، مک دوفی[18] ، 2002). ورود معلمان در عرصهی پژوهش و در نتیجه تحقق یک معلم فکور و پژوهنده تأثیرات زیادی بر نحوهی آموزش آنها بر جای خواهد گذاشت از جمله اینکه:
“معلمان مفروضات مربوط به استانداردهای فنی تدریس را بیش از پیش درک خواهند کرد. مزایای پژوهش – به ویژه رابطهی آن با فهم هر چه بیشتر عواملی که بر آموزش و تدریس اثر دارند – را بیشتر خواهند شناخت و از تجربه بیش از پیش میآموزند. توان آنها برای حضور در عرصهی تحقیقات آموزشی درک میشود، موقعیت معلم به عنوان یک یادگیرندهی فکور، به جای کارگزاری که از بالا به پایین و بدون هیچ سؤالی صرفاً مصرف کنندهی نظرات دیگران است درک میشود. به عنوان کارکنانی دانش محور در نظر گرفته میشوند که بر عمل حرفهای خود ژرفاندیشی می کنند و دانش حرفهای خود را متناسب با نیازمندیهای کلاس درس بهروز میسازند. پیچیدگیهای فرایند مدرسه بیشتر درک میشود و فهم اینکه این پیچیدگیها جدا از زمینههای اجتماعی، تاریخی، فرهنگی، فلسفی، اقتصادی، سیاسی و روانی که آن را دربرگرفته اند، قابل درک نخواهد بود. پژوهش در عمل حرفهای جایگاه خود را مییابد. فرصتی برای تحلیل پدیدههای کلاس درس و کوشش در جهت تفسیر آنها فراهم میشود. فرصت تحلیل و ژرفاندیشی دربارهی دیدگاهها و عقاید دیگران فراهم میشود. معلمان با حضور فعال و از نزدیک، تجربیات و دانش خود و دیگران را برای حل موانع و مشکلات تدریس به کار میگیرند وبه این ترتیب دانش بومی ناظر بر توسعهی عمل تدریس گسترش مییابد (ساکی، 1389).
علیرغم مواردی که ذکر شد و با توجه به اهمیت پژوهشگری معلمان، آموزش و پرورش کشور ما به عنوان یکی از ساختارهای علمی- فرهنگی و آموزشی، با وجود برخورداری از مدیران و معلمانی تحصیل کرده و مستعد، راهبرد روشنی برای پژوهش ندارد و این امر موجب شده است تا نتواند جایگاه پژوهش و پژوهشگر و نقش آن ها را در پیشرفت، توسعه و تعالی جامعه مشخص و نهادینه نماید. لذا گاهی به پژوهش به عنوان یک فعالیت روبنایی و سطحی نگریسته میشود و جو مناسبی برای تحقیقات وجود ندارد و این مسئله موجب دوریِ بخش عظیمی از فرهنگیان از پژوهش و کاهش انگیزهی مطالعه وتحقیق آن ها را به دنبال دارد (فضل الهی قمشهای و همکاران، 1391). بنابراین بایستی با تغییر و تحول در برنامهها و سیاستهای آموزش و پرورش زمینهی لازم برای توسعهی ظرفیت پژوهش و در نتیجه تحقق سیاستها و اهداف آموزش و پرورش را به وجود آورد. چنین ظرفیت و استعدادی در صورتی به وجود خواهد آمد که معلمان انگیزه و توانمندی لازم برای انجام پژوهش و به موازات آن فرصتها و امکانات مورد نیاز برای پژوهش در محیط آموزشی را دارا باشند.
2-1-3) اهمیّت توسعهی ظرفیت پژوهشی معلمان
به منظور گسترش اندیشهی معلم پژوهنده در آموزش و پرورش بایستی ابتدا شرایط و زمینههای توسعهی این تفکر فراهم گردد. یکی از این شرایط، وجود «ظرفیت پژوهشی[19]» در نظام آموزشی میباشد. به عقیدهی گورارد[20](2002) ایجاد ظرفیت پژوهشی یکی از موضوعات اساسی و بخش مهمی از برنامههای آموزش ویادگیری پژوهش است. به اعتقاد وی،
برای توسعهی ظرفیت پژوهشی، لازم است پژوهشگران اطلاعات و آگاهیهای پژوهشی خود را گسترش داده و از رویکردهای متنوع پژوهشی برای پژوهشهای آیندهی خود استفاده نمایند.
طبق تعریف مؤسسهی آموزش و یادگیری برنامههای پژوهشی(TLRP)، موضوع ظرفیت پژوهشی دربارهی منابع قابل دسترس در سیستم آموزشی که برای انجام پژوهش و استفاده از آن به کار می رود، میباشد.
مبدأ و خاستگاه اصلی مفهوم ظرفیت پژوهشی که اکنون در برنامههای آموزشی و پژوهشی رواج یافته را میتوان در ادبیات توسعهی ملّی در دههی 1980 در امریکا جستجو کرد. در دههی 1980، ایجاد مفهوم توسعهی ظرفیت، پاسخی انتقادی به دخالتها وحمایتهای خارجی و برون مرزی بود، چرا که این کمکها موجب پیشرفت کوتاه مدت در سطح استانداردهای زندگی در کشورهای کمتر توسعه یافته میشد اما منجر به ضعف در مدیریت و ادارهی امور کشور توسط خودشان و وابستگی به حمایتهای خارجی میشد. بنابراین در مخالفت با حمایتهای فنی و علمی کشورهای بیگانه، تمرکز بر توسعهی مهارتهای بومی و خودکفایی به خصوص در زمینههای علمی و پژوهشی افزایش یافت. یکی از جنبههای مهم این خودکفایی، خودکفایی در پژوهش بود. پژوهش به عنوان فرایندی برای تولید و انتشار دانش، نقش مهمی در استقلال یک کشور دارد. بنابراین برای دستیابی به خودکفایی در پژوهش لازم است ابتدا باید برای ارتقاء ظرفیت پژوهشی در حوزههای مختلف برنامهریزی نمود. برای دستیابی به ظرفیت پژوهشی کامل و مناسب در سطح ملی به وجود عوامل متعددی نیاز است، از جمله این عوامل می توان به : تعریف جایگاه و چگونگی پژوهش در میان رشتههای مختلف و میزان کارایی و مفید بودن این پژوهشها، بالا رفتن حجم پژوهشها در تمامی رشتهها، افزایش کیفیت و کارایی تحقیقات آموزشی در تولید دانش دربارهی فرایندهای یاددهی یادگیری و تولید دانش دربارهی نحوهی عملکرد سیستم آموزشی، وجود ظرفیت در سیستم آموزشی برای پرورش و استفاده از پژوهشگران، اشاره نمود ( اسکالر[21]، 2004).
طبق نظر مؤسسهی تحقیقات آموزشی انگلستان (BERA)، شرایط زیر به گسترش ظرفیت پژوهشی کمک میکند: بهره گیری از برترین پژوهشگران آموزشی تعلیمدیده در زمینههای مختلف پژوهش آموزشی، ارتقاء توانمندی سیستم آموزشی برای نوآوری و ارائهی بازخورد از فعالیتهای انجام شده، ایجاد فرصتها و ساختارهایی برای گسترش پژوهش از طریق دورههای دانشگاهی، بهرهگیری از پژوهش برای اطلاع رسانی در زمینهی خط مشیها و فعالیّتها، همچنین شیوههایی که پژوهش میتواند شکافهای آموزشی را شناسایی کرده و روشهایی را برای پر کردن آنها پیشنهاد کند و در نهایت توانمندی تشخیص پژوهشهای مناسب از نامناسب و تلفیق نتایج پژوهشهای مختلف با یکدیگر (فارلانگ، 2004).
به عقیدهی اسکالر (2004)، ظرفیت پژوهشی تنها به یک بعد توجه نمیکند، ابعاد مختلف ظرفیت پژوهشی را میتوان به این صورت مشخص نمود: 1- قابلیّت و توانمندی پژوهشگران برای تولید پژوهش 2- قابلیت درک و فهم پژوهشهای موجود 3- توانایی تشخیص نیازهای پژوهشی برای انجام پژوهشهای آینده و 4- میزان اطلاعات و آگاهیهای استفادهکنندگان و ذینفعان از پژوهش.
به اعتقاد دیسون و دسفورگز (2001) به تمامی منابع محیطی و مادّی، انسانی، نگرشی و فکری که برای انجام پژوهش یا استفاده از تحقیقات به کار میرود، همراه با روشها و شیوههایی که این منابع کسب میشوند، ظرفیت پژوهشی میگویند.
مون (2008) نیز عناصر ظرفیت پژوهشی را به صورت 1- یادگیری پژوهش 2- آموزش پژوهش به صورت دانشگاهی یا غیر دانشگاهی 3- کمک هزینههای پژوهشی به اساتید و دانشجویان 3 - گسترش فرصتهای پژوهشی برای افراد مختلف، تقسیم بندی میکند.
وایتی[22] (2006) نیز سه مؤلفه را در ارتقاء ظرفیت پژوهشی مهم می داند: 1- توسعهی کیفیت سیستم آموزشی از طریق افزایش تمرکز بر منابع پژوهشی مختلف 2- درگیر کردن ذینفعان تحقیقات آموزشی و آگاهی دادن به آنها دربارهی مباحث اصلی آموزشی 3- حمایت کردن از پژوهشها.
اسکالر (2004) معتقد است که توسعهی ظرفیت پژوهشی تنها به آموزش افراد مرتبط نمیشود بلکه سطوح مختلف از جمله سطوح سازمانی، محلّی و ملّی را در بر میگیرد ؛ و نه تنها افزایش آگاهیها و عملکرد پژوهشگران بلکه استفادهکنندگان و مشارکتکنندگان از پژوهش آموزشی نیز اهمیت زیادی دارد.
طبق نظر دیسون و دسفورگز (2001) ظرفیت پژوهشی انواع مختلفی دارد که شامل: ظرفیت انجام پژوهشهای اندیشمندانه برای تولید دانش، ظرفیت سیاستگذاری و برنامهریزی جهت استفاده از نتایج پژوهشها و ظرفیت افراد برای انجام پژوهش یا استفاده از نتایج پژوهشها برای ایجاد تحول در حرفهی خود، میباشد. به عقیدهی چارلز دسفورگز (2008) ظرفیت پژوهشی شامل سه جزء: 1- تخصص و دانش 2- انگیزه و 3- فرصتها و امکانات محیطی میباشد، بنابراین از سه طریق میتوان ظرفیتها و قابلیتهای پژوهشی معلمان را بهبود بخشید: 1- از طریق افزایش تخصص، دانش و معلومات معلمان 2- تقویت انگیزههای درونی و بیرونی آنان برای انجام پژوهش 3- ایجاد فرصتها و امکانات پژوهشی در محیط آموزشی. برای ایجاد ظرفیت پژوهشی در معلمان ابتدا باید انگیزهی لازم جهت انجام پژوهش از طریق ایجاد فرصتهای پژوهشی برای آنان فراهم کرد تا بتوانند دانش و تخصص خود را گسترش دهند (به نقل از مورای، 2009). دیویس[23]و سالیس بری[24](2008) نیز بر این عقیدهاند: ایجاد فرصتهای پژوهشی در جهت گسترش مهارت و تخصص در یک محیط حمایتی برای پژوهشگران موجب ایجاد انگیزه در آنها برای درگیر شدن در فعالیتهای پژوهشی میشود.
با توجه به هدف پژوهش حاضر و با در نظر گرفتن دیدگاههای مختلف، در این مطالعه برای بررسی ظرفیت پژوهشی معلمان از نظریهی ظرفیت پژوهشی دیسون و دسفورگز (2008) به دلیل جامعیّت بیشتر و نزدیکی مؤلفههای این نظریه به هدف پژوهش استفاده خواهیم کرد. همانطور که بیان شد این پرسشنامه شامل سه مؤلفهی تخصص و دانش پژوهشی، انگیزهی پژوهشی و فرصتها و امکانات پژوهشی در محیط آموزشی میباشد. در اینجا لازم است به شرح و توضیح هریک از مؤلفهها به طور جداگانه بپردازیم.
1-Elliott
2-Whitehead
3- Carr
4-Kemmis
5- Whitehead
6-Krish
7-Mohd Noor
1- Syrjala
2- Campbel
3- Hextall
4- Hulme
5- Jones
6- Mahony
7- Menter
8- Procter
9- Wall
10- Akerson
11-McDuffie
1- Research Capacity
2-Gorard
1-Schuller
1- Whitty
2- Davies
3-Salisbury
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 118 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
تعریف
lحالت خاصی از نوع داده عمومی لیستهای مرتب شده
lLIFO ( Last in first out)
lساختمان داده نیست بلکه نحوه استفاده از یک ساختمان داده است.
lیک آرایه نقش پشته را بازی می کند اگر :جایگذاری و حذف از یک سمت (top) انجام شود.
lنوع متغیری که در داخل استک نگهداری می شود متفاوت است.
lبهتر نیست که یک بار یک لیست را طراحی کنیم و چندین بار از آن استفاده کنیم؟
lC++ این امکان را به ما می دهد.
lبرای این که بتوانیم از یک استک برای چند بار استفاده کنیم باید از کلاس های الگو(template) استفاده کنیم.
l
(۱دستور template <class KeyType> را قبل از هر کلاس وهر تابعی که در آن از template استفاده می شود قرار داده می شود.
nبه جای KeyType می توان هر اسم دیگر که در شرایط اسم در C++ صدق می کند استفاده کرد با این شرط که بعد از اسم گذاری فقط ازهمان اسم استفاده شود.
(۲اگر در کلاسی از template استفاده شود تعریف توابع آن کلاس به شکل مقابل تبدیل می شوند.
template <class KeyType>
retValType myClass< KeyType > :: Func(paramet list)
{
declaration and statements
}
template <class KeyType >
void Stack< KeyType > :: Push(KeyType newElement)
{
//declaration and statements
}
(۳هر جا لازم است متغیری از نوع الگو استفاده شود از قوانین تعریف و استفاده از متغیر معمولی استفاده می کنیم. مثلا برای ارسال به تابع از روش زیر استفاده می کنیم.
retValType Function(KeyType value){}
(۴برای ساختن شیئی از یک کلاس از نوع متغیری که میخواهیم از دستورالعمل زیر استفاده می کنیم:
myClass
مثال:
Stack <int> intStack;
که یک شی پشته با نوع اعداد صحیح ایجاد می کند.
نکته : پس از تعیین نوع شی نمی توان از نوع دیگر به شی فرستاد
–خطای زمان کامپایل، اجرا و یا از دست دادن اطلاعات
template
class Stack
{ //Object: A finite ordered list with zero or more elements
public:
Stack(int MaxStackSize=DefauktSize);
Boolean IsFull();
void Push (const KeyType &item);
Boolean IsEmpty();
KeyType* Pop();
}
lاگر top=0 باشد شرط خالی و پر بودن پشته چیست؟ چه تغییراتی در ترتیب دستورات Push و Pop بایستی ایجاد شود؟
lبه سوال ۲ از تمرینات بخش ۳-۲ پاسخ دهید؟
l
lاگر rear=front=0 باشد شرط خالی و پر بودن صف چیست؟ چه تغییراتی در ترتیب دستورات Add و Delete بایستی ایجاد شود؟
l
lتعداد عناصر موجود در صف؟
lچگونه می توان از صف در زمانبندی برنامه ها استفاده نمود ؟(مثال ۳-۲)
lروشی برای جلوگیری از اتلاف حافظه.
l
انواع:
۳٫صف حلقوی
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 85 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
مقدمه
ما با مبنا قرار دادن مدل "چسبندگی هزینه" که توسط اندرسن و همکارانش در سال 2003 پایه گذاری شد؛ در صدد آن برآمدیم که رفتار مدیران ایرانی را در نحوه ی پیش بینی های عائدی های سالانه، مورد بررسی قرار دهیم.
در ادامه تحقیق بر آن شدیم که نحوه ی پیش بینی فروش و هزینه ها را به تفکیک مورد بررسی قرار دهیم؛ زیرا عایدی ها، خود حاصل جبری فروش و هزینه هاست؛ و پیدا شدن هرگونه خطا در پیش بینی عایدها را می توان به خطا در پیش بینی فروش، خطا در پیش بینی هزینه ها و یا خطا درپیش بینی هر دو، نسبت داد.
از نظر تئوری، "بها" عبارت است ازفدا کردن منابع، به منظور ایجاد خدمت یا محصول برای فروش، با هدف بدست آوردن منافع در آینده (عثمانی، 1385).
ازآنجایی که فرآیند بودجه بندی با پیش بینی فروش شروع می شود (آتکینسن، بنکر و یانگ[1]، 1997). عقل سلیم حکم می کند؛ که تنها در صورت انتظار از وجود فروش (بنگاه های تولیدی)، مدیران مبادرت به صرف هزینه کنند؛ پس عموما" باید انتظار داشت که، هزینه ها با افزایش انتظار فروش، افزایش یابند؛
و با کاهش انتظار فروش، هزینه ها نیزکاهش یابند. در واقع مدیران زمانی هزینه می کنند که اطمینان معقولی از منفعت آتی آن داشته باشند.
موارد بالا نشان می دهد که توجه به ارتباط بین فروش پیش بینی شده و هزینه های پیش بینی شده، فراهم کننده ی اطلاعات عمیق تری در رابطه با چارچوب رفتار پیش بینی مدیران از عائدی ها در اختیار ما قرار می دهد.
با توجه به بندهای 6 ، 7 و 8 ماده 7 دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات شرکتهای ثبت شده نزد سازمان که در تاریخ 3/5/86 هجری شمسی، به تصویب هیئت مدیرۀ سازمان بورس و اوراق بهادار رسید.
بندها به شرح ذیل می باشند:
6- برنامههای آتی مدیریت و پیشبینی عملکرد سالانۀ شرکت اصلی و تلفیقی گروه حداقل 30 روز قبل از شروع سال مالی جدید و اظهارنظر حسابرس نسبت به آن حداکثر 20 روز پس از ارائه توسط ناشر.
7- پیشبینی عملکرد سالانۀ شرکت اصلی و تلفیقی گروه، بر اساس عملکرد واقعی3، 6 و 9 ماهه وسالانه، حداکثر 30 روز پس از پایان مقاطع سه ماهه و اظهارنظر حسابرس نسبت به پیشبینی براساس عملکرد واقعی 6 ماهه حداکثر 20 روز پس از ارائه آن توسط ناشر.
8- پیشبینی عملکرد حسابرسی شده در سایر مواردی که منجر به تغییر با اهمیت در پیشبینی عملکرد میگردد، حداکثر 20 روز پس از ارائۀ اطلاعات حسابرسی نشده توسط ناشر.
دسترسی به پیش بینی های مدیریت در ایران، فراهم کننده ی فرصتی منحصر به فرد برای پی بردن به چگونگی رفتار مدیریت در رابطه با پیش بینی هزینه ها، فراهم می آورد.
طبق نظر اندرسن 2003، در زمانی که مدیران پیش بینی کاهش فروش را دارند، برای خود، شروع به برآورد میزان کاهش هزینه ها به همان میزان می کنند؛ حال آنکه هزینه به راحتی بالا رفتن، پایین نخواهد آمد؛ واین ناشی از چسبندگی هزینه است.
تحقیقات تجربی نشان می دهد که در زمان انتظار کاهش فروش در آینده توسط مدیریت، نرخ پیش بینی کاهش هزینه ها بزرگتر از نرخ واقعی کاهش هزینه ها، خواهد بود . به زبان ساده تر اگر مدیران پیش بینی کاهش فروش را داشته باشند، شاید به علت خوش بینی، خود خدمتی، درنظر نگرفتن چسبندگی هزینه ها، کمبود اطلاعات و یا سایر عوامل، انتظار دارند هزینه ها نیز سریع کاهش یابند (یاسوکاتا، 2013)؛ حال آنکه نه تنها پیش بینی آنها با واقعیت فاصله دارد ، بلکه در شرایط واقعی نیز به علت چسبندگی هزینه، هزینه ها به نسبت واقعی کاهش فروش، کاهش نمی یابند.
اگر؛انتظار(پیش بینی)کاهش فروش <
وهمچنین،
در زمان انتظار افزایش فروش در آینده توسط مدیریت، نرخ پیش بینی افزایش هزینه ها کوچکتر از نرخ واقعی افزایش هزینه ها، خواهد بود . به زبان ساده تر اگر مدیران پیش بینی افزایش فروش را داشته باشند، شاید به علت خوش بینی، خود خدمتی[2]، درنظر نگرفتن چسبندگی هزینه ها، کمبود اطلاعات و یا سایر عوامل، انتظار دارند هزینه ها به کندی افزایش یابند (علی پناه و مشایخی، 1392)؛ حال آنکه نه تنها پیش بینی آنها با واقعیت فاصله دارد، بلکه در شرایط واقعی، هزینه ها به رشد خود ادامه خواند داد. و این رفتار، باعث خطای مضاعف در پیش بینی، و کاهش مطلوبیت گزارشات پیش بینی مدیریت، خواهد شد.
اگر؛انتظار(پیش بینی)افزایش فروش >
2- 2 گسترش ادبیات رفتار هزینه و پیش بینی مدیریت
تفکر ایجاد ارتباط بین هزینه ها و فعالیت ها در اواخر دهه 1960 و اوایل 1970 میلادی، در آثار برخی از دانشمندان از جمله سولومون و استابوس ارائه گردید. پس از آن نظرات فراوانی در این زمینه ارائه شد. از جمله نظریه نوریین[3] که عنوان می کند، هزینه ها در ارتباط با سطح فعالیت به ثابت و متغیر تقسیم می شوند و هزینه های متغیر، متناسب با تغییر در سطح فعالیت تغییر می کند (نورین و سدرستن[4] ،1994). برآورد رفتار هزینه ها در ارتباط با سطح فعالیت با نادیده گرفتن چسبندگی هزینه ها گمراه کننده خواهد بود. در جایی دیگر مینتز می گوید اگر یک افزایش نامتناسب با فروش در هزینه های فروش، اداری و عمومی صورت گیرد، تحلیل گران صورت های مالی آن را به عنوان ضعف کنترلی مدیریت در نظر می گیرند. این تحلیل ممکن است گمراه کننده باشد. زیرا اگر هزینه های توزیع و فروش و عمومی واداری چسبنده باشند؛ با افزایش فروش، متناسب با آن حرکت می کنند اما با کاهش فروش متناسب با آن حرکت نمی کنند (مینتز[5]، 1994). مطالعات اندرسن، بنکر و جان کرمن در سال 2003 نیز نشان دهنده رفتار چسبنده هرینه های توزیع و فروش بود.
سوبرامانیام و ویدنمایر[6] 2003، شواهد چسبندگی را به رفتار مدیریتی نسبت داده می شود.
کوپر وکاپلان[7] 2004، این رفتار هزینه ها را ناشی ازملاحظات و ویژگی های مدیریتی بر می شمارند. راجر[8] 2005، نیز بیان می کند که رفتار خودخدمتی مدیران، باعث خوش بینی زیاد در پیش بینی مدیریت قبل از انتشار سهام می شود. کاتو[9] 2009، نیز بیان می کند که می توان تمایلات خوش بینانه را در ابتدای دوره مالی، برای پیش بینی های هزینه را دید.
طبق مطالعاتی که در سال 2011 در بورس توکیو، ژاپن، انجام شد؛ نشان داد که پیش بینی مدیریت، مبنای بودجه بندی داخلی مدیران قرار می گیرد.
از نظر تئوری، اگر در سال آینده انتظار افزایش فروش داشته باشیم؛ تصمیم معقول این است که، مدیران، طرح افزایش هزینه ها را داشته باشند تا حاشیه سود به صفر میل کند (کم شود)؛ در واقع این کار باعث هموارسازی سود می شود. همواره این کار باعث جلوگیری از نوسان شدید سوددهی و در نتیجه کاهش ریسک سرمایه گذاران می شود (گراهام، هاروی و راجگپال[10]، 2005).
این موضوع، که مدیران مانع ابراز سود بسیار بالا هستند وتمایل دارند که سود به آرامی تغییر کند در سال 2002 توسط لئونه ای جی[11] ارائه گردید.
پس می توان انتظار داشت که اگر مدیران برای فروش، پیش بینی افزایش داشته باشند، برای پایین نگهداشتن هزینه ها تحت فشار نخواهند بود؛ و حتی شاید برای افزایش هزینه ها تشویق شوند؛ این در حالی است که به دلایل مختلف، در پیش بینی رشد هزینه ها ، دچار کم برآوردی می شوند.
اما مشکل زمانی شروع می شود که مدیران انتظار کاهش فروش دارند، در نتیجه سعی در کاهش هزینه ها خواهند داشت؛ اما از یک طرف، چسبندگی هزینه ها و از طرف دیگر، خوش بینی کاذب در نرخ کاهش هزینه ها (بعلت خوش بینی، انتظار دارند هزینه ها نیز به سرعت کاهش یابند) مانع از رعایت معیارهای از پیش تعیین شده ی مدیران می شود.
برای اثبات موارد بالا نیز، اندرس[12]، بنکر[13] در2002 و2010 بیان می کنند؛ که چسبندگی هزینه زمانی خود رانشان می دهد که فروش رو به کاهش می گذارد.
باید دقت شود که حتی اگر در بودجه بندی، چسبندگی هزینه ها مد نظر باشد؛ باز هم مدیران در رعایت معیارهای خود دچار چالش خواهند بود، زیرا حتی با فرموله گردن چسبندگی هزینه ها در رفتارخود، مجبور خواهند بود از
هزینه های لازم برای هموارسازی، چشم پوشی کنند (یاسوکاتا 2013).
یاسوکاتا 2013 تایید میکند که اگر مدیران پیش بینی افزایش فروش در سال آتی داشته باشند؛ درگزارشات پیش بینی خود، نرخ رشد هزینه های عملیاتی را کمتر از واقع محاسبه و پیش بینی می کنند. وبلعکس زمانی که پیش بینی کاهش فروش در سال آتی داشته باشند؛ نرخ کاهش هزینه های عملیاتی را بیشتر از واقع محاسبه و پیش بینی می کنند.
ما نیز بر آن شدیم، تا با توجه به ادعای یاسوکاتا، کینجی[14] 2013، و با توجه به توانایی های مدیران داخلی و اطلاعات در دسترس آنان، نحوه ی رفتار پیش بینی آنان را مورد توصیف و استنباط قرار دهیم، که در جای خود بصورت کامل توضیح داده خواهد شد.
3 – 2 مفهوم پیش بینی
1. پیش بینی عبارت است از؛ استفاده از داده های تاریخی، گذشته و حال برای تعیین جهت حرکت و تمایل آینده. پیش بینی ها توسط شرکت ها برای تعیین چگونگی اختصاص بودجه ها برای دوره های پیش رو استفاده می شود.
سرمایه گذاران از پیش بینی ها برای تعیین وقایع پیش روی شرکت، مانند انتظار از فروش و تغییرات در قیمت سهام در آینده استفاده می کنند؛ همچنین از آن بعنوان چارچوبی برای شرکت هایی که نگاهی بلندمدت به عملیات خود دارند؛ استفاده می شود.
تحلیلگران بازار سهام[15] از شیوه های مختلفی برای پیش بینی وضعیت آینده بنگاهها، استفاده می کنند.
2. پیش بینی عبارت است از؛ تصویر سازی حقایقی که هنوز به وقوع نپیوستند.
"برآورد" واژه ای پیش پا افتاده برای پیش بینی است که به معنی محل قرار گیری تعدادی متغیر در زمانی معلوم در آینده است. "پیش گویی[16] " نیز واژه ای مشابه اما بسیار کلی است.
[1] Atkinson, Banker & Young
[2] self - serving
[3] Noreen, E
[4] Noreen & Soderstrom
[5] Mintz
[6] Suberamaniam & Weidenmier
[7] Cooper R., & Kaplan R.
[8] Rogers, J. L
[9] Kato , K
[10] Graham, Harvey & Rajgopa
[11] Leone A.J
[12] Anderson, M, R
[13] Banker ,R ,D
[14] Kenji Yasukata
[15] Stock analysts
[16] Prediction
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 306 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 54 |
بررسی منابع دانشگاهی و تالیفات پژوهشی در خصوص مهریه و عوامل موثر بر آن نشان داد که این موضوع تحقیقی به صورت کمی و کیفی در تعداد محدودی در سطح کشور کار شده است. از آنجایی که این موضوع به عنوان یک اثر پژوهشی تنها در کشور ما قابل تحقیق است و لذا منابع خارجی مناسبی در این حوزه کشف نشد. علی ایحال با توجه به بررسیهای صورت گرفته، دستهای از تحقیقات دانشگاهی که بیشتر جنبه حقوقی دارند، استخراج گردیده که با معدود اثرهای جامعهشناختی به عنوان پیشینه تحقیق ارائه میگردد.
1 - بررسی اجمالی مهریه در تهران (شاکری ،1343)
هدف تحقیق بررسی خصوصیات فردی، اجتماعی و جمعیتی زوجین شهر تهران است. این بررسی به روش اسنادی و مطالعه 10 درصد از اسناد کلیه ازدواجهای ثبت شده در تهران در 8 ماهه آخر سال 1343 انجام گرفته است. یافته نشان میدهد که بیشترین میزان مهریه بین 10000 تا 199999 ریال میباشد. هر چه میزان سواد زنان بیشتر باشد، میزان مهریه بالاتر میرود. کسانی که دارای تحصیلات عالیتر و صاحب مشاغل عالیتر و فنی وحرفهای و اداری باشند، مهریه زیادتری دارند. میزان مهریه نسبت به دفعات ازدواج کم میشود. پایین بودن سن دختران با میزان مهریه رابطه نزدیکی دارد. در تمام گروههای سنی، تعداد زن و شوهری که با هم نسبت خویشاوندی ندارند، زیادتر است. بهطور کلی در تمام مشاغل ازدواج مردان بین سنن 29-25 سال ازدواج زنان بین سنین 17-15 سال است. تعداد بیسوادان و یا کمسوادان در بین زنان و مردان برابر است، ولی در سطح تحصیلاتی دیپلم و لیسانس به بالا تعداد مردان خیلی بیشتر از زنان است. تعداد مردان شاغل بیش از زنان شاغل است. مردان بیشتر در مشاغل تخصصی و فنی، حمل و نقل، تولید، معاون، ارتش و زنان بیشتر در مشاغل منشیگری، اداری و خدماتی مشغول به کار هستند.
2- سیر تحول مهریه در آراء فقها(کیان،1388)
این اثر که بر مبنای تحقیق کتابخانهایی صورت گرفته است به بررسی مسائل مختلفی از مسائل مهریه بر مبنای تحریر الوسیله امام خمینی پرداخته که در ضمن جمعآوری و ارائه آرای فقها، به بررسی میزان اتفاق و اختلافنظر فقها در هر دوره پرداخته است که محرک اصلی انجام کار این عقیده رایج بود که بحث مهریه به علت داشتن پشتوانه آیات و روایات از اختلاف کمی برخوردار است. به همین جهت برای دریافت صحت و سقم این ادعا به بررسی آرای فقها پرداخته شد که در برخی موارد حتی اختلاف فتوای یک فقیه در دو اثر خود نیز بدست آمد. روش کار به این صورت است که پس از جمعآوری نظرات و دستهبندی آن در سه دوره و با اضافه کردن نظر امام خمینی به صورت مجزا و همراه کردن ادله هر فتوا از منظر آیت الله مکارم، به نتیجهگیری پرداخته است. از جمله نتایج این تحقیق میتوان به اختلاف فاحش در مسالههای اجاره نفس، صحت یا فساد عقد در عقدی که با مهر فاسد منعقد شده است، مهر و پدر زن، فوت یکی از زوجین در عقد مفوضه، میزان مهرالمثل، فوت زوج قبل از دخول و ... اشاره کرد که اگرچه دارای یک پشتوانه قوی هستند اما با اختلاف بسیار روبرو شدهاند.
3-تحلیل فقهی حقوقی امکان محدود ساختن میزان مهریه (اسدی امیرآبادی،1388)
در این رساله از نظر فقهی و حقوقی و به استناد قواعد عمومی قراردادها، برای حل مشکل مهریه سنگین و غیرمتعارف، راه حل حقوقی ارائه داده است و عنوان داشته در صورتی که مبلغ مهر رقم سنگین و غیرمتعارفی را تشکیل دهد که ایفای آن غیرمقدور باشد یا اراده جدی در پذیرش یا اجرای آن وجود نداشته باشد یا میزان آن آنقدر زیاد باشد که از دید عرف پذیرش چنین تعهدی عقلایی نباشد، میتوان میزان مهریه را با توجه به سه قاعده مقدورالتسلیم بودن، قصد جدی داشتن در توافقات و عقلایی بودن، محدود به حدودی که مقدور و متعارف باشد، نمود.
4- بررسی آیات الاحکام مهریه از دیدگاه فقیهان شیعه و سنی (شایان،1388)
نگارنده در این رساله بر این است که مسایل فقهی مهریه را با توجه به مفاد آیات استخراج شده، تشریح نماید احکامی مانند مقدار مهر، اقسام آن، وضعیت آن در قبل و بعد از دخول و همچنین احکام عدم تعیین مهریه در هنگام عقد نکاح.
5-بررسی وضعیت حقوقی مهریههای غیر مقدورالتسلیم در حقوق ایران (امیدی،1389)
توافق بر تعیین مهر، توافقی است تبعی و پیوستگی آن با عقد نکاح از رابطه شرط و عقد نیز کمرنگتر است. زیرا نه خود عقد و نه التزام به آن بر حسب انشا وابسته به پرداخت مهر نیست. با توجه به اینکه مهریه در زمره حقوق خاصه زوجه به شمار آمده و نقش بسزایی در روابط زوجین ایفا میکند و نظر به اینکه یکی از مشکلات اساسی مرتبط با مهر، غیر مقدور التسلیم بودن مهریههای تعیینی میباشد، لذا بررسی اینکه آیا وجود قدرت و توانایی زوج در تعیین مهر میتواند از جمله شرایط صحی مهر باشد یا نه بسیار مهم جلوه میکند. دراین پژوهش به دنبال اثبات این امر بوده که قدرت بر تسلیم از شرایط عمومی قراردادهاست و تفاوتی در این زمینه میان عقود اصلی و قراردادهای تبعی مثل شرط ضمن عقد و مهر وجود ندارد.
6- بررسی نظریات شهید ثانی در باب مهریه با اتکاء به کتاب مسالک الافهام و تطبیق آن با قانون مدنی(سعیدی مقدم،1388)
بررسی نظریات شهید ثانی در مهریه با اتکاء به کتاب مسالک الافهام و تطبیق با قانون مدنی، عنوان رسالهای است که با تکیه بر نظریات شهید ثانی و تطبیق با قانون مدنی، احکام مربوط به مهر و دلایل احکام را بررسی و تبیین نموده است. در این رساله که در چهار فصل تنظیم شده راجع به تعریف مهر، موضوع مهر، مقدار و شرایط موضوع مهر و سایر موارد مربوطه از دیدگاه شهید ثانی و قانون مدنی، بحث و بررسی شده است. مشهور فقهاء امامیه و شهید ثانی مهر را مالی دانستند و طی به مباشرت با عقد نکاح یا از بین بردن بضح قهری، بر مرد واجب دانستهاند، ولی قانون مدنی راجع به مهر تعریف خاصی ارائه نداده است. قانون مدنی راجع به مقدار مهر، موضوع و شرایط موضوع مهر از مشهور فقهاء امامیه متابعت نموده است. پیرامون متفرعات مهر از جمله عوامل استقرار مهر بر ذمه مرد، معیوب و تلف شدن مهر، جعل شرط در مهر و عقد نکاح، وضعیت مهر در صورت وقوع طلاق قبل و بعد از دخول، وجود حق حبس برای زن قانون مدنی با تبعیت از نظر مشهور فقهاء، به صراحت مواردی را ذکر کرده است. پیرامون اختلافات حاصله بین زوجین راجع به مهر، مقدار مهر و صفت آن همچنین راجع به اختلاف در وقوع نزدیکی و عدم وقوع نزدیکی، بین فقهاء اختلاف نظر است.
7- شروط ضمن عقد نکاح با تکیه بر شرط عندالاستطاعه بودن مهریه (کردکردستانی، 1389)
هدف بر این است تا با نگاهی درباره شروط ضمن عقد نکاح و نظرات فقها و حقوقدانان وضعیت حقوقی این شروط بررسی شده و با تمرکز بر دو بند جدید در عقدنامهها قصد اصلی مسئولین برای درج این دو بند مورد توجه قرار گرفت و در نهایت مشخص گردد آیا شرط عندالاستطاعه بودن مهریه قابل پذیرش است؟
8- بررسی مهریه، حدود و احکام آن در فقه امامیه(فلاحی،1380)
هدف از تدوین این پایاننامه علاوه بر پژوهش فقهی در خصوص حدود و احکام موضوع، بررسی تاریخچه، فلسفه حقیقی مهر از منظر اسلام، انتقاد به وضع مهریههای کنونی، اهمیت انتخاب موضوع و تنظیم تمام موارد و فروعات مربوط به آن میباشد. هر چند که مبنای بحث فقه امامیه میباشد، اما در پارهای از موارد به مواد قانونی و نظرات خاص حقوقدانان در این زمینه نیز اشاره شده است تا رساله مذکور در حد توان از هر حیث کامل و جامع باشد. علاوه بر این که گستردگی مطالب بسیار فراوان بود، اما سعی بر آن شده که تمام موارد در چهار فصل تهیه گردند که فصل اول شامل کلیاتی چون بررسی کلمه، اسما مترادف و تاریخچه مهر میباشد. در فصل دوم به بیان اقسام، احکام و فروعات پرداخته شده است. در فصل سوم به یکی از مسائل جدید و بسیار مهم یعنی تقویم مهریه به نرخ روز همت گردیده و نهایتاً در فصل چهارم، پیام، ضمائم، نتیجهگیری و کتابنامه عنوان شده است.
9- آسیب شناسی مهریه و عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر آن(قلی زاده، 1390)
هدف این پژوهش بررسی وضعیت مهریهی دانشجویان متاهل، شناسایی آسیبهای ناشی از مهریه و عوامل فرهنگی اجتماعی موثر بر آن بود. روش پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی بود که در مورد 180 نفر نمونهی آماری از مجموع 530 نفر دانشجویان متاهل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد فلاورجان که به گونهی نمونهگیری طبقهای انتخاب شده بودند، انجام گرفت. ابزار اندازهگیری، پرسشنامهی محقق ساخته بود که در سه بخش اطلاعات جمعیتشناختی، شناسایی آسیبهای ناشی از مهریه و شناسایی عوامل آسیبزا در مقیاس لیکرت تنظیم گردید. پایایی پرسشنامه براساس آلفای کرونباخ، برابر 89/0 در شناسایی آسیبها و 86/0 در شناسایی عوامل آسیبزا برآورد شد. دادههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی تجزیه و تحلیل شد. یافتههای بدست آمده از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مهریه سبب ایجاد آسیبهای خانوادگی، آسیبهای اجتماعی، آسیبهای اقتصادی و آسیبهای فرهنگی به ترتیب با ضریب کفایت نمونهگیری 82/0، 66/.، 64/. و 73/0 میشود. همچنین، یافتههای بدست آمده از آمار استنباطی نشان داد که عوامل اجتماعی(شامل:چشم و همچشمی، جایگزین شدن ارزشهای مادی به جای ارزشهای معنوی، وجود عشق های رمانتیک، تاخیر در پرداخت یا عدم پرداخت مهریه، عدم شناسایی توانمندیهای زنان، افزایش شان و منزلت اجتماعی) ( با میانگین 35/3)، عوامل اقتصادی( شامل:ارتباط مهریه با شغل، میزان دارایی و تمکن اقتصادی داماد، تاثیر سبک زندگی خانوادهها بر مهریه، ارتباط مهریه با افزایش حقوق، افزایش تشریفات و هزینههای زندگی، افزایش قیمت سکه و طلا ) (با میانگین 33/3) بیش از حد متوسط و عوامل فرهنگی(شامل : توجه به موقعیت خانوادگی ؛ تحصیلات؛ ثروت و شغل، رواج جمله چه کسی مهر را داده و چه کسی گرفته، ناآگاهی زنان نسبت به حقوق مدنی و قوانین ازدواج، دخالت نداشتن دختران در تصمیمگیری در مورد مهریه) (با میانگین 99/2) در حد متوسط بر وضعیت مهریه موثر بودند.
10- پایش جامعه شناختی مهریه(یوسف زاده،1384)
این نوشتار با تعریف لغوی مهریه، به مفهوم هدیه داماد به هنگام عقد به عروس، بیان میشود که سنت پرداخت مهریه ضمن چیزی مشابه آن، یک سنت دیرپا و کهن از نظامهای مختلف حقوقی خانواده در بین تمدنهای پیشین بوده است. از جمله کارکردهای اجتماعی مهریه، ارضای نیاز فطری، بیمه اجتماعی، احساس امنیت نسبت به آینده و ارزش نمادین ذکر شده است و در ادامه مطرح میشود که در عصر کنونی مهریه علیرغم سفارش به سبک گرفتن میزان آن در حال افزایش است که پیامدهایی از جمله تغییر در نوع همسرگزینی، کاهش نرخ ازدواج، ایجاد خصومت و دشمنی، احتمال سوداگری و موارد دیگر به همراه دارد. در پایان پیشنهاداتی جهت کنترل روند افزایش مهریه در ایران ارائه شده است.
11- بررسی رابطه میزان مهریه و احساس امنیت در زنان متاهل شهر تهران در سال (1390-1388)(نوراله زاده،1390)
با توجه به افزایش میزان مهریه در سالهای اخیر پژوهش حاضر درصدد است که تا رابطه احساس امنیت و میزان مهریه در زنان متاهل شهر تهران در سال تحصیلی 1390-1388 مورد مطالعه قرار دهد. براین اساس با استفاده از نظریه چلبی درباره احساس امنیت به عنوان چارچوب نظری به بررسی رابطه آن با میزان مهریه پرداخته است. به این منظور تعداد 400 پرسشنامه به روش پیمایش و بر اساس روش نمونهگیری خوشهای چند مرحله ای در 3 منطقه شهر تهران اجرا گردیده است. در روش کیفی یک سری سوالات باز پاسخ در پرسشنامه گنجانده شده است. همچنین مطالعه اکتشافی از طریق مصاحبه نیمهاستاندارد از سردفترداران سابقهدار محضرخانههای ازدواج به شیوه نمونهگیری اتفاقی در سه منطقه شمال مرکز و جنوب تهران صورت گرفته است.
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 61 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
پاورپوینت پایگاه داده چند رسانه ای در 29 اسلاید زیبا و قابل ویرایش با فرمت pptx
مقدمه
مدیریت اطلاعات مالتیمدیا در پایگاه داده:
نکات مورد توجه برای ذخیره سازی داده ها
معماری سیستم
Continuous-Media Data
ماهیت دادههای مالتیمدیا
فرمت دادههای مالتیمدیا
پردازش Queryها
دسته بندی | برنامه نویسی |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 209 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 240 |
پاورپوینت برنامه سازی پیشرفته
برنامه سازی پیشرفته جلسة اول برنامهسازی پیشرفته مقدمه و معرفی درس برنامهسازی پیشرفته: بیان مفاهیم پیشرفته برنامهسازی با استفاده از زبان C برنامهسازی پیشرفته منبع اصلی جهت مطالعه دانشجویان کتاب: برنامهنویسی به زبان C (ویرایش دوم) برنامهسازی پیشرفته سابقة تاریخی زبان C زبان B زبان BCPL زبان C : در سال 1972 توسط دنیس ریچی طراحی شد.
برنامهسازی پیشرفته ویژگیهای بارز زبان C C یک زبان میانی است برنامهسازی پیشرفته سطوح زبانهای برنامهسازی زبانهای سطح پایین Assembly زبانهای میانی Java، C زبانهای سطح بالا Pascal، Ada، Cobol، Basic برنامهسازی پیشرفته ویژگیهای بارز زبان C C یک زبان ساختیافته است. C زبان برنامهنویسی سیستم است. C یک زبان قابل حمل است. C زبانی قابل انعطاف و قدرتمند است. برنامهسازی پیشرفته کلیات زبان C حساس به حروف (Case Sensitive) INT و int کلمات کلیدی کم مثال: for ، if ، while نکته: کلیه کلمات کلیدی با حروف کوچک هستند. برنامهسازی پیشرفته کلیات زبان C ; جدا کنندة دستورات از یکدیگر: هر دستور در یک یا چند سطر چند دستور در هر سطر برنامهسازی پیشرفته کلیات زبان C توضیحات بین /* و /* یا بعد از // /* this is a sample comment.
*/ // this is another sample comment.
برنامهسازی پیشرفته استانداردسازی زبان C گونههای مختلف زبان C استانداردسازی زبان C : ANSI C برنامهسازی پیشرفته کامپایلر پیشنهادی زبان C Borland C++ 3.1 برنامهسازی پیشرفته برنامة کامپیوتری برنامهسازی پیشرفته مجموعة دستورات هر زبان برنامهنویسی دستورات کامپایلر زبان دستورات ورودی - خروجی دستورات محاسباتی و منطقی دستورات کنترل روند برنامه برنامهسازی پیشرفته جلسة دوم برنامهسازی پیشرفته انواع دادههای اصلی int float double char void boolean ?!! برنامهسازی پیشرفته int اعداد صحیح با دامنه محدود برای کامپیوترهای شخصی دو بایت 32767- 2762+ برنامهسازی پیشرفته float اعداد حقیقی با دامنة محدود نمایش معمولی نمایش علمی 12.3E- 4 = 12.00003 برنامهسازی پیشرفته double اعداد حقیقی با دقتی بیشتر از float برنامهسازی پیشرفته Char کاراکترها نمادها یا حروف ‘a’ ‘A’ ‘+’ ‘~’ بسته به محل استفاده عدد یا کاراکتر است.
برنامهسازی پیشرفته void دادة تهی دارای کاربردهای مختلف مثال: توابع فاقد خروجی برنامهسازی پیشرفته انواع دادهای دیگر با ترکیب کلمات زیر با برخی از انواع دادههای اصلی: signed ، unsigned (با علامت ، بدون علامت) long ، short مانند: unsigned int long int unsinged long int برنامهسازی پیشرفته متغیرها قوانین نامگذاری متغیرها: حروف ‘a’ تا ‘z’ ، ‘A’ تا ‘Z’ ، ارقام و ‘_’ اولین کاراکتر رقم نباشد. کلمات کلیدی نمیتوانند نام متغیر باشند.
برنامهسازی پیشرفته متغیرها اسامی مجاز: count c124 avg_grade اسامی غیرمجاز: 1test bin#tree for برنامهسازی پیشرفته تعریف متغیر ; نام متغیر نوع داده int x ; float m, n ; char ch1, ch2, ch3 ; long int count ; برنامهسازی پیشرفته مقدار دهی اولیه به متغیرها int x = 5, y ; char ch1 = ‘a’, ch2 = ‘A’, ch ; برنامهسازی پیشرفته ثابتها تعریف ثابت: مقدار ثابت نام ثابت#define یا مقدار = نام ثابت
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 145 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 44 |
تاریخچه مطالعات تابآوری
اگر چه تابآوری سازه نسبتا جدیدی در ادبیات علم روان شناسی می باشد، اما بررسی مفهوم « حداقل پیامدهای منفی در شرایط نامطلوب یا بهبود موفقیت آمیز » از اوایل قرن بیستم مورد توجه محققان بوده است. تمرکز اولیه تحقیقات اولیه در این حوزه به بررسی سبب شناسی آسیبهای روانی بیماران اسکیزوفرنیایی[1] اختصاص داشت که نسبت به دیگر بیماران مهارتهای بیشتری در کار، ارتباطات اجتماعی، ازدواج و مسئولیت پذیری از خود نشان می دادند (بلوئلر[2]، 1950؛ گارمزی، 1970؛ به نقل از ماستن ، 2004).
بررسی پاسخهای سازگارانه کودکان با والد اسکیزوفرنیایی، یا کودکان با آسیبهای قبل از تولد، و یا عواملی همچون فقر، به منظور بررسی یافتن عواملی که چنین پیامدهای مثبت فراتراز حد انتظار را به همراه دارد، بطور گسترده ای عناوین تحقیقات تجربی را در دهههای هفتاد به خود اختصاص دادهاست (گارمزی، 1985؛ گارمزی و راتر[3]، 1983). (البته چنین مطالعاتی در حوزه تروما و مطالعات آسیبهای پس از حادثه توسط محققین بالینی همچنان صورت می پذیرد.)
پس از آن به تدریج مطالعات نظام دار از حوزه سبب شناسی اختلالات روانی به سمت مطالعه کودکانی جلب شد که علیرغم انواع مختلف عوامل خطرزا، توان غلبه بر پیامدهای منفی را داشته و در مقایسه با همتایان خود سازگاریهای مثبت روانی بیشتری را نشان دادند. (پاونستد[4]، 1965؛ به نقل از ماستن، 2004؛ ورنر و اسیمت، 1982).
به عنوان مثال ورنر و اسمیت (1982) در یک مطالعه طولی، 698 کودک را به مدت سه سال در جزیرهای درهاوایی مورد مطالعه قرار دادند. کودکان در ابتدا به دو گروه در معرض شرایط پرخطر و کم خطر طبقهبندی شدند. تجربیات خطرزا را عواملی همچون استرس خانوادگی، فقر، اختلالات روانی والدین، و خانواده بی ثبات را در بر می گرفت. از میان 200 نفر افرادی که به عنوان افراد در معرض شرایط پرخطر مشخص شده بودند، 70 نفر در زمره افراد تابآور با کارکردهایی چون عدم مشکلات رفتاری، یادگیری و رفتارهای ضد اجتماعی تشخیص داده شدند.
اعتماد بر چنین تحقیقات گسترده ای، محققان را بر آن داشت تا با مطالعات نظام داری به دنبال بررسی عوامل حفاظتیای باشند که چنین تمایزاتی را در بین گروههای کمتر سازگار و سازگار و یا تابآور و غیر تابآور باعث می شوند.
تلاشهای اولیه ابتدائا، بر ویژگیهای فردی کودکان تابآور از قبیل خود استقلالی یا عزت نفس بالا متمرکز بود (ماستن و گارمزی، 1985). همچنان که تحقیقات مسیر رشد خود را طی می کرد این باور شکل می گرفت که عوامل حفاظتی منحصر به عوامل درون فردی نبوده و تابآوری ممکن است متأثر از عوامل بیرون از کودکان باشد. تحقیقات بعدی به تدریج سه سطح از عوامل حفاظتی را شناسایی کردند : 1) عوامل حفاظتی درون فردی 2) عوامل خانوادگی و 3) عوامل در سطح بزرگتر اجتماع (ماستن و گارمزی، 1985؛ ورنر و اسمیت، 1982، 1992).
از این رو دال و لیون (1998) با بررسی دقیق تاریخچه تحقیقات تابآوری، بیان می کنند که تاریخچه تحقیقات تابآوری شاهد دو نسل از تحقیقات با رویکردهای ویژه ای می باشد.
سری اول تحقیقات تابآوری بر مطالعات نظام دار عوامل خطرزا و بررسی انواع رفتارهای ناسازگار متمرکز بوده است (راتر، 1990). هدف این مطالعات بررسی تأثیر حوادث منفی و تعامل والد – فرزند بر سلامت ذهنی بر دیگر ابعاد مختلف شناختی – اجتماعی، و عاطفی بوده است.
موج دوم چنین تحقیقاتی بر مفهوم سازی خطر و بررسی جداگانه هر نوع از عوامل خطرزا و پیامدهای آن متمرکز بوده است. مطالعات موردی، طولی و پدیدار شناختی در این گروه قرار می گیرند. نتایج چنین تحقیقات منجر به چنین ادراک مشترکی شده است که تجربیات منفی مختلف زندگی از قبیل عوامل زیستی، رفتاری و محیطی توان مختلفی در ایجاد پیامدهای گوناگون دارند. (راتر، 1990).
سری سوم چنین تحقیقاتی به بررسی تأثیرات متعدد انواع عوامل خطرزا و تعامل آنها با عوامل حفاظتی پرداخته اند. طیف گسترده ای از تحقیقات تابآوری که به هدف یافتن عوامل حفاظتی درونی و بیرونی در کودکان و نوجوانان تابآور که در معرض خطر و در شرایط نامطلوب قرار دارند، در این گروه جای می گیرند (به عنوان مثال ورنر و اسمیت، 1982؛ راتر 1990؛ ماستن، 1994).
مطالعه تاریخچه تحقیقات تابآوری، نسل دومی از تحقیقات را نشان می دهد که در آن انتقال آشکاری در تحقیقات، مبنی بر تأکید بر مقابله موفق و سازگاری مطلوب و رشد مهارتها در برخورد با شرایط چالش زا دیده میشود (به عنوان مثال: گارمزی، ماستن و تلگن[5]، 1984؛ وولین و وولین، 1992؛ به نقل از دال و لیون، 1998). هدف اصلی چنین رویکردی به تحقیقات بررسی چگونگی حفظ کارکردهای سلامت، در دستیابی به مهارت در برخورد با شرایط ناگوار می باشد. در واقع، این سیر از تحقیقات به هدف بررسی مکانیزمها و فرآیندهای درگیر در سازه تابآوری شکل گرفته است. مطالعات طولی متعدد و مهمی و در نمونههای جداگانه ای صورت گرفت است که اهمیت چنین انتقالی را نشان می دهد. به عنوان مثال ورنر و اسمیت (1982، 1992).
قبل از شروع پژوهشهای مربوط به تابآوری، ذکر چند نکته ضروری است. یکی از مسائل بسیار مهمی که در مطالعات تابآوری باید به آن توجه داشت شناسایی پیامدهای مثبتی است که به عنوان شاخصهای تابآوری در حوزه تحصیلی و اجتماعی در نظر گرفته می شود. در تحقیقات تابآوری، معیارهای متفاوتی برای توصیف مهارت یا سازگاری خوب مورد استفاده قرار گرفته است که ماستن (2004) آنها را بدین شکل خلاصه نموده اند : موفقیت و پیشرفت تحصیلی به عنوان مثال معدل و نمرات امتحانی، ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر، درگیری و مشارکت در فعالیتهای آموزشی، الگوهای رفتاری متناسب با فرهنگ (شامل رفتارهای موافق اجتماعی در مقابل رفتارهای ضد اجتماعی)، مهارتهای اجتماعی، پذیرش و داشتن دوستیهای نزدیک، سلامت روانی و ذهنی نرمال (عدم وجود نشانههای درونی یا بیرونی اختلالات رفتاری)، شادی و رضایت از زندگی، عدم وجود نشانههای بیماریهای روانی از قبلی اضطراب استرس و یا اختلالات در تنظیم هیجان.
چنین معیارهای عملیاتی برگرفته از حوزههای نظری مختلفی از جمله روان شناسی تحولی و علم آسیب شناسی تحولی می باشد. قضاوت در خصوصیات سازگاری خوب یا مهارتها، اغلب با ارجاع به تکالیف رشدی نرمال با هر سن و فرهنگی که در بستر تاریخی و یا خانوادگی و یا اجتماعی شکل گرفته، صورت می پذیرد (کیربی، فریزر 1997؛ به نقل از لوتار و همکاران،2000؛ ماستن، 1994 ؛ ماستن ، 2004).
از دیگر مسایلی که در پژوهشهای مربوط به تابآوری مطرح میباشد، چگونگی اندازهگیری عوامل خطرزا میباشد. لوتار و کاشینگ (1999) سه رویکرد را برای اندازه گیری عوامل روانی – اجتماعی خطر در مطالعات مربوط تابآوری مطرح می کنند. رویکرد اول مربوط به اندازه گیری مجموعه عوامل خطرزا در زندگی فرد میباشدکه تجربیات او را تحت تأثیر قرار می دهد. (مثلا پرسشنامهی حوادث منفی زندگی[6] (NLE) و یا مصاحبه: گارمزی و همکاران، 1984). رویکرد دوم بر بررسی پیامدهای نوع خاصی از شرایط یا عوامل خطرزا یا حادثه استرسزاکه ماهیتی مزمن و یا حاد دارند؛ متمرکز میباشند. مثل آسیب شناسی روانی والدین (تبس[7]، کافمن[8]،
ادنوپوز[9] و راکوزین[10]، 2001) و یا طلاق (هترینگتون[11]، استنلی -هاگال[12]، 1999). رویکرد سوم مربوط به بکارگیری مجموعه عوامل تراکمی از عوال خطرزای فردی – اجتماعی می باشند که در کنار یکدیگر شرایط خطرزا را باعث می شوند. مثل بزرگ بودن اندازه خانواده، درآمد کم، شغل پایین، گروه اقلیت بودن، و سلامت روانی یا فیزیکی پایین پدر و مادر (لوتار و کوشینگ، 1999).
یکی از عوامل خطرزا و شرایط نامطلوبی که تأثیرات عمیقی بر کارکردهای مختلف روانی و یا عملکرد تحصیلی دارد؛ سطح اقتصادی-اجتماعی میباشد. در این پژوهش سطح اقتصادی-اجتماعی (میزان درآمد خانواده) به عنوان عامل خطر در نظر گرفته شدهاست.
محیط اقتصادی – اجتماعی که در آن کودکان رشد و پرورش می یابند به نظر می رسد که مهمترین پیش بینی کننده به – زیستی آنها باشد. حجم گسترده ای از تحقیقات نشان داده اند که رشد فیزیکی، شناختی، اجتماعی، و عاطفی فرد، میزان تحصیلات کودکان و پیشرفت تحصیلی آنان متأثر از شرایط اقتصادی – اجتماعی خانوادهها میباشد(مک ویرتر[13] و همکاران، 1998؛ سکومب[14] ،2000؛ به نقل از گیزیر، 2004).
تحقیقات چندی نشان داده اند که فقر می تواند تأثیر منفی بر برکیفیت جو خانوادگی، رفتارهای والدین و نحوه پرورش فرزندان داشته باشد. چنین والدینی کمتر درگیر تربیت می شوند، مستبد بوده و از قوانین ناهماهنگ در تقویت و تنبیه – (حتی تنبیه فیزیکی) بهره می گیرند (داج[15]، پتی[16] و بتز[17]، 1994؛ هشیما[18] و اماتو[19]، 1994؛ لمپرز[20]، کلارک لمپرز[21]، و سیمونز[22]، 1989؛ مک لود[23] و شانان[24]، 1993؛ مک لوید[25]، 1990؛ به نقل از گیزیر، 2004).
همچنین کودکان محروم احتمال بیشتری دارد که در معرض خشونت، بی حرمتی، ضرب و شتم پدران و مادران معتاد قرار گیرند چرا که چنین مشکلاتی می توانند ریشه در فقر داشته
باشند (بوکنر[26]، مزاکایا[27] ، و بیردسلی[28]، 2003). فقر همچنین منابع خانوادگی را محدود می کند به گونه ای که محدودیتهایی را در ارائه سرویسهای مناسب در زمینههای مختلف به کودکان اعمال میکند (باردلی[29] ،وایت ساید[30]، مونفرد[31]، کازی[32]، کلهر[33]،و پوپ[34]، 1994).
خانوادههای فقیر همچنین تهدید بیشتر و وقایع منفی غیر قابل کنترلی را تجربه می کنند که کارکردهای مختلف در زمینههای گوناگون را متأثر می سازد و این شرایط ممکن است ظرفیت نوجوانان را برای وظایف تحولی کاهش دهد (باردلی، وایت ساید - منسل[35]، 1997).
تأثیر فقر در طی چند دهه تحقیقات بر سلامت فیزیکی و روانی و موفقیت تحصیلی کودکان روشن شده است (دانکن، بروکس - گان ،2000، لیچتر[36]، 1997؛ سکوب، 2000، وایت[37] و راجرز[38]، 2000) کودکان و نوجوانان در معرض فقر بدلیل برخوردهای مکرر و تجربیات متعدد شرایط نامطلوب با احتمال بیشتری مشکلات اجتماعی – عاطفی را نشان می دهند (بل[39]، 1990؛ بروکس – گان، دانکن و کلبانو، 1993؛ لوتار، 1999 سکوب، 2000؛ مک لوید، 1998). همچنین ممکن است اختلالات روانپزشکی و کارکردهای اجتماعی ناسازگاری را به نمایش بگذارند (بالدوین[40] و کول[41] 1990، مک لوید و شاناهان[42]، 1993، بولگر[43]، پیترسون، تامپسون و کوپر اسمیت[44]، 1995؛ به نقل از گیزیر، 2004).
همچنین شواهدی قوی مبتنی بر ارتباط میان فقر و عملکرد تحصیلی پایین، مشکلات تحصیلی، نمرات پایین در هوش آزمونهای استاندارد و ادامه تحصیل تا مقاطع بالاتر وجود دارد. فقر همچنین شرایط آسیب پذیری در برخورد با مشکلات تحصیلی و مدرسه را افزایش
می دهد (دانکن و همکاران، 1998؛ انتوایزل[45] و الکساندر[46]، 1995؛ مک لوید، 1998؛ پیانتو[47]، اگلند[48] و اسروف[49]، 1990؛ اسمیت، بروکس – گان، کلبانو، 1997 با پونگ[50]، 1997؛ به نقل از گیزیر، 2004).
در مجموع، اهمیت فقر به عنوان یک عامل خطرزا به این بر می گردد که با عوامل چندگانهی تنشزایی همراه می شود (باردلی و همکاران، 1994، مک لوید، 1990). کودکان و نوجوانان در معرض فقر در مطالعات تاب آوری به عنوان کودکان در معرض خطر شناسایی می شوند. علیرغم اینکه فقر فرآیندهای متعددی رشد و سازگاری روانی را در کودکان و نوجوانان به خطر می اندازد، درصد قابل ملاحظه ای از کودکان و نوجوانان در معرض چنین شرایط ناگواری، توانایی غلبه بر پیامدهای نامطلوب آن را دارند. (گارمزی، 1985؛ ورنر و اسمیت، 1982، 1992). به عبارتی، بطور اختصاصی، چنین کودکان و نوجوانان تاب آور رفتارهای مرتبط با مهارت و تسلط از وظایف تحولی را به نمایش می گذارند مثل عملکرد کارآمد در مدرسه، ادراک از خود کارآمدی و کفایت، اجتناب از رفتارهای مشکل ساز و بزه در مدرسه، مدیریت ارتباط مؤثر و سازگار با همسالان و دیگر اعضاء جامعه (تی لور[51]، 1994). علیرغم رشد روزافزون فقر در تمامی نقاط جهان، و اهمیت فقر به عنوان یک عامل خطرزا تحقیقات زیادی در خصوص ارتباط آن با ابعاد مختلف تاب آوری از قبیل تاب آوری تحصیلی و یا کارکردهای اجتماعی – عاطفی صورت نگرفتهاست.
2-2-تحقیقات تابآوری
در سال 1988 یک تحقیق ملی با عنوان پروژه مطالعه طول تحصیلی [52](nels:88) در میان 599/24 دانش آموز پایه هشتم که از 1057 مدرسه در مناطق فقیرنشین و محروم انتخاب شده بودند، صورت پذیرفته است. مطالعات تعقیبی به ترتیب در سالهای 90، 92 و 94 نیز به منظور بررسی نتیجه گیریهای علّی انجام گرفته است. در سال 1988 دانش آموزان و والدین آنها مورد مصاحبه قرار گرفته و اطلاعات شخصی از قبیل نژاد / ملیت، ساختار خانواده، اندازه و درآمد، تحصیلات والدین، و انتظارات تحصیلی گردآوری شد. متغیرهای مورد نظر در دانش آموزان دوره دبیرستانی در این تحقیق عبارت بودند از: تحصیلات به موقع در مقطع دبیرستانی، نگرش نسبت به نمرات ریاضی، نمرات خواندن و gpa[53]، نگرشهای تحصیلی شامل درگیری و مشارکت درفعالیتهای مدرسه، نگرش نسبت به مدرسه و انتظارات تحصیلی به عنوان شاخص تابآوری تحصیلی، و عوامل روانی – اجتماعی شامل منبع کنترل، خود – ارزشی و خوش بینی نیز به عنوان عوامل فردی یا درونی، عوامل بیرونی مربوط به حضور مؤثر والدین در خصوص وقایع مدرسه و مرتبط با کودکان، مشارکت در تحصیل فرزندان و حمایتهای خود استقلالی، حمایتهای معلمین و نگرش همسالان نسبت به تحصیل.
نتایج تحقیق نشان می دهد که ارتباط میان فاکتورهای درونی و ادامه تحصیل تا مقطع دبیرستان در دانش آموزان کم درآمد با سطوح مختلف عاملهای بیرونی متأثر می شود. همچنین سطوح عوامل مختلف خانوادگی با جهت گیری تحصیلی و نگرش تحصیلی و ادامه تحصیل مرتبط می باشند. بطور اختصاصی، صرفنظر از نگرشهای تحصیلی و درگیری در مدرسه، حمایتهای مختلف والدین تأثیر مستقیمی بر ادامه تحصیل تا مقطع دبیرستان دارد. اما فاکتورهای دیگر خانوادگی به شکل مثبت ارتباط میان جهت گیریها و نگرشهای تحصیلی را تعدیل می کنند.
چنین نتایجی پیشنهاد می کند که موفقیتهای تحصیلی دانش آموزان هم از علاقه والدین به تحصیل و هم از تعاملات والدین با فرزندان (عوامل متعدد حفاظتی خانوادگی مذکور) متأثر می شود (به عنوان مثال ارتباطات کلاس و گفتگو میان والدین و فرزندان). چنین نتایجی را در خصوص ارتباطات میان معلمین و دانش آموزان نیز می توان مشاهده نمود (به نقل از ماستن، هوبارد، گست، تلگن، گارمزی، و رامیرز[54]، 1999).
مطالعه مهم دیگری که در این زمینه صورت گرفته است مربوط به مطالعات طولی راچستر[55] (سامروف وسیفر، 1990؛ سامروف، سیفر، بالدوین و بالدوین، 1993؛ به نقل از سامروف، 2000) می باشد. این پژوهش اساسا به منظور بررسی نقش عوامل خانوادگی و اختصاصا به منظور بررسی کارکردهای عاطفی – اجتماعی کودکان با مادران دارای مشکلات عاطفی – اجتماعی در مقایسه با کودکان دارای مادران سالم، پرداخته است. دو گروه نمونه براساس متغیرهای فردی از قبیل شرایط اقتصادی – اجتماعی، اندازه خانواده، نژاد، سن، سطح تحصیلات مادران همتاسازی شده بودند. برای گروه کودکان 4 ساله عوامل خطرزای محیطی شامل عواملی همچون بیماری ذهنی مادران، حوادث استرس زای زندگی، فرزند پروری ضعیف، تحصیلات پایین والدین، بیکاری و مشکلات اخلاقی بودهاست. بعد از گذشت 9 سال، یعنی در سن 13 سالگی گروه تابآور با گروه غیر تابآور مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که نوجوانان تابآور سطوح بالایی از عزت نفس، منبع کنترل درونی، آموزش مؤثر والدین، سطوح پایینی از بحرانها و هنجارهای خانوادگی، سطوح پایینی از افسردگی و بیماریهای روانی را نسبت به گروه غیر تابآور نشان می دهند. بالدوین و بالدوین و کول (1990) بر مبنای دادههای مطالعات طولی روچستر و همکاران (1990) وسامروف و همکاران (1993) علاقمند به مطالعه مهارتهای شناختی بالاتر از حد انتظار در نمونههای در معرض خطر شدند. این نمونه شامل 152 خانواده و کودکان آنها که در طیف سنی 12 تا 14 سال قرار داشتند، بود.
[1]- Schizophernia
[2]- Blueler
[3]- Streitman
[4]- Pavenstedt
[5]- Tellegen
[6]- Negetive Life Events
[7]- Tebes
[8]- Koufman
[9]- Adnopoz
[10]- Racusin
[11]- Hetherington
[12]- Stanley - Hagan
[13]- Mcwhirter
[14]- Seccombe
[15]- Dodge
[16]- Petti
[17]- Bates
[18]- Hashima
[19]- Amato
[20]- Lempers
[21]- Clark - Lempers
[22]- Simons
[23]- Mcleod
[24]- Shanan
[25]- Mcloyd
[26]- Buckner
[27]- Mezzacappo
[28]- Beardslee
[29]- Bardley
[30] - Whiteside
[31] - Munford
[32] - Casey
[33] - Kelleher
[34] - Pope
[35]- Wniteside - Mansen
[36]- Lichter
[37]- White
[38]-Rogers
[39]- Belle
[40]- Baldwin
[41]- Cole
[42]- Shanahan
[43]- Bolger
[44]- Kupersmidt
[45]- Entwisle
[46] Alexander
[47]- Pianto
[48]- Egelaod
[49]- Sroufe
[50] -Pong
[51]- Teylor
[52]- National Education Loangitudinal Studyof 1988
[53]- Grade Point Average
[54] - Masten, Hubbard, GestTellegen, Garmezy & Ramirez
[55]- Rochester